۱۳۹۵ آذر ۲۹, دوشنبه

سانسور میکرب اندیشه و فرهنگ است . به مناسبت هیجدهمین سالگرد جان باختگان راه آزادی ، قلم و اندیشه و بیان

مرگ محمد جعفر پوينده آخرين حلقه از مرگ هايي بود كه بعدها به قتل هاي زنجيره ايي معروف شد و نام بيش از 80 نفر در آنها ديده مي شود . علی روشنی شخصی که طناب را به گردن محمد جعفر پوينده انداخته و خفه‌اش کرده بود به حبس ابد محکوم شد،تعداد دیگری از عاملان و آمران این قتل‌ها نیز به حبس محکوم شدند.اما عامل اصلی یعنی سعید امامی قبل از آن که پرده از اعترافات او برداشته شود و آمرین این قتل‌ها را معرفی کند خبر خودکشی وی در حمام و با خوردن داروی نظافت از رسانه‌های دولتی اعلام شد.مزار محمد جعفر پوینده در امامزاده طاهر کرج (گلشهر) در نزدیکی قبر محمد مختاری دیگر قربانی این قتل‌ها است. بعدها از این پرونده با عنوان پرونده ایی ملی و قتل هایی ملی نام برده شد و ابعاد فاجعه آن را نه مربوط به خانواده های مقتولین که در ابعاد ملی دانستند اما … ما همچنان بعد از گذشت 18 سال ، داد خواهیم این بیداد را .
آذرماه ۱۳۷۷ برای جامعه سیاسی - فرهنگی ایران یادآور پرونده‌ای به نام قتل‌های زنجیره‌ای است که با کشته شدن پروانه اسکندری و داریوش فروهر در روز اول آذرماه آن سال آغاز شد، اما این تنها آغاز این پرونده بود.

بعد از فروهرها در روزهای ۱۲ و ۱۸ آذرماه،‌ اجساد دو نویسنده دیگر،‌ محمد مختاری و محمد جعفر پوینده پس از چند روز بی‌خبری در جاده‌ای در اطراف تهران پیدا شد .
قتل‌هایی که یکی پس از دیگری در پی هم آمدند. برخی می‌گویند نام بسیاری از نویسندگان و روشنفکران در راه بود که شاید فرصت کشتن شان به دست نیامد .
محمدجعفر پوینده در سال ۱۳۳۳ در اشکذر (استان یزد) متولد شد. در شش سالگی وارد دبستان شد و از ۱۰ سالگی همراه با تحصیل مشغول به کار شد. در سال ۱۳۴۹ دیپلم گرفت و در همان سال با بهترین نمرات در کنکور رشته حقوق‌ قضایی‌ دانشگاه تهران قبول شد. طی‌ دوران دانشگاه از فعالان مبارزات دانشجویی در برابر رژیم پهلوی بود. در سال ۱۳۵۳ برای ادامه تحصیل در رشته جامعه‌شناسی‌ وارد دانشگاه سوربن فرانسه شد و در ساله ۱۳۵۶ مدرک فوق لیسانس خود را از این دانشگاه دریافت کرد. طی‌ دوران تحصیل در فرانسه همراه با دانشجویان خارج از کشور به مبارزه ضد رژیم پهلوی ادامه داد و در شهریور ۱۳۵۷ همزمان با انقلاب به ایران بازگشت. پوینده از ۲۵ سالگی ترجمه آثار مختلف را از زبان فرانسه در زمینه جامعه شناسی ادبیات، فلسفه و اندیشه مارکسیستی شروع کرد و بیش از ۲۰ اثر به فارسی‌ برگرداند. پوینده هم چنین با فعالیت در کانون نویسندگان ایران، یکی از بنیانگذاران دوره سوم فعالیت کانون نویسندگان ایران به شمار می آید. پوینده در ۱۸ آذرماه سال ۱۳۷۷ از خانه خود خارج و دیگر به خانه بازنگشت. پس از دو روز جسد او در روستای بادامک شهریار (نزدیک به کرج) کشف شد.
محمد مختاری 
تاریخ تولد:1 اردیبهشت 1321 
محل تولد :مشهد 
وفات:12 آذز 1377 
محمد مختاری تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مشهد گذراند و سپس وارد دانشگاه فردوسی مشهد شده و در سال 1348 در رشته زبان و ادبیات فارسی فارغ‌التحصیل شد . اولین اشعار او در همین سال‌ها در مجلات نگین و فردوسی به چاپ رسید. و کتاب ترجمه « واقع‌گرایی و داستان بلند» از جان آپدایک را نیز در همین دوره منتشر نمود .  
در سال 1351 با مریم حسین‌زاده، نقاش، ازدواج کرد که حاصل آن دو پسر به نام‌های سیاوش و سهراب است .  

او در سال 1352 فعالیت خود را در بنیاد شاهنامه فردوسی آغاز کرد و پس از مدتی به عضویت هیئت‌علمی آن درآمد. حاصل کارهای او در این سال‌ها تصحیح داستان سیاوش شاهنامه بود که به سال 1363 بدون ذکر نام او در روی کتاب و فقط باذکر نام در مقدمه منتشر شد .  وی در سال‌های 1355 تا 
1358 مجموعه شعرهای دروهم سندباد، قصیده‌های هاویه، برشانه فلات و شعر57 را منتشر کرد. از سال 57 تا 59 در دانشکده هنرهای دراماتیک به تدریس پرداخت تا زمان انقلاب فرهنگی .
محمد مختاری از سال 1359 تا سال 1360 دبیر کانون نویسندگان ایران بود و در همین وقت به جمع‌آوری مجموعه شعر بهار و واقعه نیز پرداخت که در سال 1361 با دستگیری و زندانی شدنش این مجمومه ازمیان رفت. تا سال 1363 در زندان بود و حکم انفصال دائم از کلیه خدمات دولتی برای او صادر شد .  

در سال 1363 از زندان آزاد شد و در این سال‌ها به سرایش منظومه ایرانی، خیابان بزرگ و سحابی خاکستری پرداخت که این کتاب‌ها بعدها توسط انتشارات توس به چاپ رسید .
از سال 1365 عضو شورای سردبیری مجله دنیای سخن شد . پس از آن نیز با مطبوعات دیگر از جمله تکاپو همکاری نزدیک داشت .
مختاری در اواخر دهه 60 کتاب‌های شعر بلند آرایش درونی و حماسه در رمز و راز ملی را منشر کرد .

در سال 1371 کتاب زاده اضطراب جهان را منتشر نمود که حاوی 150 شعر از 12 شاعر اروپایی بود و درهمین سال کتاب وزن دنیا را چاپ کرد که مجموعه شعری از خودش بود و نیز کتاب هفتاد سال عاشقانه که آنتولوژی شعر عاشقانه معاصر ایران از 1300 تا 1370 است با مقدمه‌ای فاضلانه .
در سال 72 کتاب انسان در شعر معاصر را چاپ کرد که در حوزه نقد ادبی است و در این سال‌ها از مجموعه زندگی‌نامه‌ها کتاب‌های تسوتایوا، آنا آخماتوا، مایا کوفسکی و ماندلستام منشر شد
در سال 1374 برگ گفت و شنید از او در کانادا به چاپ رسید که مجموعه سخنرانی‌هایش درباره شعر و ادب و فرهنگ بود. و ی در سال 1376 نیما و شعر امروز را در کتاب ری‌را چاپ کرد. در اواخر عمر خویش مشغول کار بر طرح مجموعه کتاب‌های شاعران معاصر بود که کتاب‌های آتشی، رویایی و کسرایی به‌انجام رسید .

هم‌چنین دو کتاب چشم مرکب و تمرین مدارا (مجموعه مقالات) از او پس از مرگش منتشر شد 
با مرگ مختاری فرهنگ و ادب فارسی یکی از نخبه‌گان خود را ازدست داد: منتقدی تیزبین، شاعری بلندمرتبه، ادیبی فرزانه و انسانی آزاده .
وی چندین سال در بنیاد شاهنامه فعالیت داشت. از اعضای کانون نویسندگان ایران و همچنین عضو هیأت دبیران آن بود. او در پاییز ۱۳۷۷ ترور شد. ترور او، محمدجعفر پوینده، داریوش فروهر و پروانه اسکندری به قتلهای زنجیره‌ای معروف شد و مقامات وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در بیانیه‌ای اعتراف کردند که این قتل‌ها به دست عوامل این وزارتخانه صورت گرفته‌است.
18 سال از مرگ محمدجعفر پوینده می‌گذرد. هر سال در آذرماه مصادف با کشته شدن او و محمد مختاری، یاد آن‌ها که جانشان را بر سر آزادی بیان از دست داده‌اند، زنده نگاه داشته می‌شود. اما چرا یاد محمدجعفر پوینده فقط در ۱۸ آذر هر سال برای ما زنده می‌شود؟ چرا فقط در آذرماه به سراغ پوینده می‌رویم؟ آیا نام پوینده تنها در ۱۸ آذر سال ۱۳۷۷ خلاصه شده‌است؟ یعنی سالی که او جان خود را به واسطه فعالیت‌هایی که در کانون نویسندگان ایران برای مقابله با سانسور و در دفاع از آزادی بیان از دست داد. اصلاً بهتر است آذرماه را فراموش کنیم و پوینده را از گور خود این بار نه گور او در امام زاده طاهر بلکه از گور آذر نجات دهیم و بیرون بیاوریم و به او در لحظه و جایگاه دیگری مواجهه شویم .
·         پوینده بیشتر از اینکه در مرگ، در یک تاریخ مشخص یعنی ۱۸ آذر سال ۱۳۷۷ برای ما خلاصه شود و معنا پیدا کند، در جریان زندگی هر روزه و در مصاف با پستی و بلندی‌های آن معنا می یابد، اگر به جای تاسف از مرگ پوینده، کمی درگیر زندگی واقعی هر روزه او شویم، به این امر پی می‌بریم که پوینده در فرآیند زندگی و در زمینه فعالیت‌های خود، فردی پرکار، سخت‌کوش و خستگی‌ناپذیر بود. محصول مبارزه روزمره او برای دست‌یابی به حقیقت و آزادی، ترجمه ۲۸ کتاب به فارسی و صدها مقاله، تحقیق و پژوهش در فاصله فقط چند سال بود که در نوع خود بی‌نظیر است .
فعالیت‌های پوینده را، با وجود دشواری دسته‌بندی، در نهایت می توان در سه عرصه تقسیم کرد؛ نخستین فعالیت او در عرصه مبارزه علیه نقض حقوق بشر و از بین رفتن آزادی انسان و زیر پا گذاشتن حرمت انسانی است. دومین عرصه فعالیت او مسائل زنان و تلاش برای رهایی و آگاهی 
·         زنان است، در این مسیر نیز با ترجمه و تالیف چندین کتاب و مقاله درباره زنان، با ایده های تبعیض آلود جنسی و جنسیتی و جلوه های آن در کتاب ها، خانه، مدرسه و جامعه به مبارزه برخاست. در سومین عرصه نیز پوینده از یک سو به ترجمه چندین کتاب در زمینه جامعه شناسی ادبیات و نمونه های ادبی آن پرداخت و از سوی دیگر به ترجمه چندین کتاب در زمینه ادبیات و فلسفه مارکسیستی این‌بار با رویکردی اومانیستی فارغ از جنبه های دگماتیک آن پرداخت. تمامی این سه عرصه نیز با توجه به فعالیت پوینده در کانون نویسندگان ایران، یعنی تلاش او برای آزادی اندیشه، بیان و قلم معنا پیدا می‌کند.
·         وقتی کتاب های پوینده خاک می خورند .
·         با توجه به فعالیت های پوینده، امروز می توان این پرسش را مطرح ساخت که محصول عینی فعالیت های او یعنی کتاب‌هایی که او ترجمه و یا تالیف کرد، کجاست؟ پس از مرگ محمدجعفر پوینده، برخی از آثار او که در دهه ۷۰ منتشر شده بودند، تجدید چاپ شدند، در اوایل دهه ۸۰ نیز ۱۴ عنوان کتاب با فرمی یکدست و سبز رنگ از سوی نشر چشمه منتشر و روانه بازار کتاب شد. این مجموعه‌ی ۱۴تایی شامل « جامعه، فرهنگ، ادبیات»، «جامعه‌شناسی ادبیات»، «اگر فرزند دختر دارید…»، «آموزش تربیت کودکان»، «مکتب بوداپست»، «جامعه‌شناسی رمان»، تاریخ مبارزات فلسفی شوروی»، «درآمدی بر جامعه‌شناسی ادبیات»، «پیکار با تبعیض جنسی»، «درآمدی بر هگل»، «پیردختر» (بالزاک)، «سودای مکالمه، خنده، آزادی»، «مقوله‌ی فلسفی معاصر شوروی» و «راه زندگی» بود.
·         اگر به جای تاسف از مرگ پوینده، کمی درگیر زندگی واقعی هر روزه او شویم، به این امر پی می‌بریم که پوینده در فرآیند زندگی و در زمینه فعالیت‌های خود، فردی پرکار، سخت‌کوش و خستگی‌ناپذیر بود. محصول مبارزه روزمره او برای دست‌یابی به حقیقت و آزادی، ترجمه ۲۸ کتاب به فارسی و صدها مقاله، تحقیق و پژوهش در فاصله فقط چند سال بود که در نوع خود بی‌نظیر است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر