۱۳۹۶ اردیبهشت ۹, شنبه

بیانیه مشترک سه تشکل مستقل کارگری و سندیکایی به مناسب روز جهانی کارگر

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه و کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری سه تشکل مستقل سندیکایی و کارگری ایران با صدور بیانیه ای مشترک به مناسب فرا رسیدن اول ماه می (۱۱ اردیبهشت) روز جهانی کارگر، ضمن بزرگداشت این روز به شرح وضعیت کارگران ایران و طرح مطالبات خود پرداختند.

متن این بیانیه را در ادامه مشاهده نمائید؛

گرامی باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر!
اول ماه مه، روز جهانی کارگر روز اتحاد و همبستگی بین المللی کارگران در سرتاسر دنیا را در شرایطی گرامی می داریم که فاصله طبقاتی و شکاف میان سرمایه داران و کارگران به بالاترین حد خود رسیده و روز به روز نیز بر شدت و حدت آن افزوده می شود. تعمیق و تشدید بیش از پیش تضادهای طبقاتی و افزایش روزافزون درآمد و ثروت اقلیتی از سرمایه داران و صاحبان قدرت، در مقابل تشدید فقر و فلاکت فزاینده ی اکثریت عظیمی از کارگران و توده های مردم محروم و تحت ستم جهان، نمایشی از چهره عریان و آشکار بربریت و توحشی است که نظام گندیده و ضدکارگری سرمایه داری، برای اکثریت قریب به اتفاق کارگران و بشریت امروز به ارمغان آورده است. در واقع تحت سلطه و حاکمیت یک چنین مناسبات و البته در سایه ی سلطه یک چنین نظام و سیاست هایی است که به ویژه در اوضاع و احوال کنونی جهان، از یک سو به شکل لجام گسیخته و سرسام آوری بر دارایی ها و ثروت سرمایه داران افزوده می شود واز سوی دیگر، کارگران (همه ی آنان که کار می کنند و با کار و تولید خود رفاه و آسایش را برای احاد بشر فراهم می آورند) هر روز فقیرتر و بی چیزتر شده و به فقر، خانه خرابی و فلاکت کشانده می شوند. بی جهت نیست که بر اساس جدیدترین گزارش موسسه غیر دولتی آکسفام، دارایی تنهاهشت نفر از ثروتمندترین های جهان با دارایی بیش از ٣ میلیارد و ۶۰۰ میلیون نفر از جمعیت جهان برابری می کند».

بدون تردید وجود چنین فاصله ی عظیم طبقاتی، نتیجه استمرار مناسبات نابرابر و پوسیده سرمایه داری و سیاست های استثمارگرانه و ظالمانه ی حاکم بر دنیا است که امروزه، به ویژه از طریق توصیه های نئولیبرالی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی به دولت ها دیکته شده و از این طریق به خورد کارگران و توده های تحت ستم و استثمار مردم داده می شود.

کشورما ایران نیز به عنوان یکی از اقمار سرمایه داری جهانی از این قاعده مستثنی نیست. صاحبان سرمایه و دولت های حامی آن در ایران در راستای مهیا نمودن هرچه بیش تر شرایط برای انباشت سرمایه و کسب سودهای نجومی، کارگران را به شدیدترین و بیرحمانه ترین شکل ممکن استثمار می کنند و شرایط بس سخت و دشواری را به ویژه به لحاظ معیشتی به این طبقه تولید کننده و هستی ساز تحمیل می نمایند که تعیین دستمزد ۹٣۰۰۰۰ تومانی ِ دستپخت “شورای عالی کار” برای سال ۹۶ و به تعطیلی کشاندن بسیاری از کارخانه ها، کارگاه ها و معادن کشور و اخراج و بیکارسازی های گسترده کارگران تنها نمونه هایی از آن هستند.

کارگران در ایران امنیت شغلی ندارند از بیمه های اجتماعی مکفی و کارآمد برخوردار نیستند؛ قراردادهای موقت و شرکت های پیمانکاری و واسطه ای امان شان را بریده؛ بخش های وسیعی از آحاد این طبقه با حقوق های معوقه دست به گریبانند؛ سفره شان بیش از هر زمان دیگری خالی است و گرانی فزاینده کالاها و مایحتاج عمومی رمقی برایشان باقی نگذاشته است؛ از حق ایجاد تشکل های مستقل کارگری و حق اعتراض و اعتصاب محرومند و حق آزادی بیان از آنان سلب شده است؛ نمی توانند آزادانه مراسم بزرگداشت روز جهانی کارگر را همچون کارگران بسیاری دیگر از کشورهای دنیا برگزار کنند و …

به همه ی این ها البته باید تحمیل ستم و بی حقوقی بر زنان؛ بیکاری فزاینده جوانان؛ گسترش کار کودکان؛ کاهش خدمات درمانی و بهداشتی؛ سرکوب تشکل ها و اعتراضات کارگری؛ فقدان آزادی های دموکراتیک و سیاسی و امنیتی کردن هر شکلی از حق طلبی و اعتراض که برای پیگیری خواست ها و مطالبات کارگران و توده های مردم به جان آمده صورت می گیرد را اضافه کرد. و در این ارتباط احضارهای مکرر کارگران آگاه و فعالان کارگری و تهدید، دستگیری و زندانی کردن آنان به بهانه های واهی رنج های عدیده ای را بر ایشان افزوده است. آری سرمایه داری در ایران وضعیت بسیار خطرناک و فاجعه باری را برای کارگران و توده های زحمتکش مردم رقم زده است.
بدون تردید چنین وضعیتی برای کارگران و توده های زحمتکش مردم قابل تحمل نخواهد بود و خواه ـ ناخواه آنان را رو در روی صاحبان سرمایه و دولت حامی آن قرار خواهد داد. تا آن جا که به ویژه در سال های اخیر بخش ها و لایه های مختلف طبقه کارگر،اعم از کارگران حمل و نقل، صنایع و خدمات، معلمان، پرستاران، بازنشستگان و اقشار مختلف مردم با اعتراضات و مبارزات خود مخالفت خود را با ادامه چنین روند ظالمانه و غیرانسانی ای نشان داده اند.

در این راستا تشکل های امضا کننده زیر ضمن گرامی داشت این روز بزرگ و تاریخی مطالبات خود را به شرح زیر اعلام می کنیم:

۱- در حالی که خط فقر بیش از چهار میلیون تومان در ماه برآورد شده است، تعیین حداقل دستمزد از سوی “شورای عالی کار” به میزان ۹٣۰۰۰۰ هزار تومان در واقع به منزله تحمیل فقر و فلاکت بیش تر به کارگران و خانواده های آنان می باشد. ما خواهان دریافت حداقل دستمزد به میزان ۴۰۰۰۰۰۰ تومانی برای سال ۹۶ هستیم.

۲ـ بخش وسیعی از کارگران در شرایط کنونی با دستمزدهای معوقه دست به گریبانند. دستمزدهای معوقه کارگران باید فوراً و بی هیچ عذر و بهانه ای پرداخت شده وعدم پرداخت آن ها به مثابه جرم قابل تعقیب، مورد پیگرد قضائی قرار گیرد.

٣- با وجود اینکه مطابق قانون اساسی باید آموزش تحصیلات برای همه مردم رایگان باشد؛ بخش های وسیعی از آموزش در کشور خصوصی شده و بخش های دولتی نیز برای آموزش مبالغ زیادی دریافت می کنند و طبقات محروم جامعه از آموزش رایگان و با کیفیت محروم هستند. ما کارگران ضمن محکوم کردن روند مذکور خواهان آموزش با کیفیت و یکسان رایگان برای عموم مردم کشور هستیم.

۴- ما کارگران به ویژه درشرایط تورم و گرانی روزافزون کالاهای اساسی درجامعه، اِعمال برخی سیاست های معروف به ریاضت اقتصادی همچون رها سازی قیمت ها و حذف سوبسیدها از جمله آب، برق و گاز و اخراج و بیکار سازی کارگران با بهانه ها و ترفندهایی چون تعدیل نیرو و خصوصی سازی، مقررات زدایی از حقوق کار و نابودسازی برخی از دستاوردهای چند ده ساله حقوق کارگری و تعرض ضد کارگری به قانون کار و … را محکوم نموده و خواهان پایان بخشیدن به این قبیل سیاست های اسارت آور و ضد عدالت اجتماعی هستیم.

۵ـ قراردادهای سفیدامضا و شرکت های پیمانکاری و واسطه ای ابزاری برای استثمار کارگران می باشد. ما کارگران خواهان برچیده شدن این گونه قراردادهای اسارت آور و شرکت های پیمانکاری و واسطه ای هستیم.

۶- ما خواهان برخورداری تمامی بازنشستگان از یک زندگی انسانی، مطابق با استاندارد های جهانی و رفع هرگونه تبعیض و نابرابری در پرداخت مستمری و مزایای این بخش از کارگران می باشیم. ما همچنین خواهان بیمه ی درمان رایگان برای کارگران و تمامی مزدبگیران و قشر فرودست جامعه هستیم.

۷- اخراج و بیکارسازی کارگران به هر بهانه ای باید متوقف گردد و تمامی کسانی که بیکار شده و یا به سن اشتغال رسیده اند باید تا زمان اشتغال به کار از بیمه بیکاری مکفی، برخوردار باشند.

٨- ما کارگران خواهان برابری کامل حقوق زنان و مردان در تمامی شئونات زندگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی و محو کلیه قوانین تبعیض آمیز علیه آنان می باشیم.

۹- سازمان تأمین اجتماعی با اندوخته های کارگران ایجاد شده است بنابراین می بایست به دست نمایندگان منتخب و واقعی کارگران اداره شود. ما خواهان برخورداری همه کارگران و زحمتکشان جامعه از امکانات و مزایای بیمه های تأمین اجتماعی هستیم.و دست اندازی به اموال و دارایی های کارگران در این سازمان را محکوم می کنیم.

۱۰- ما کارگران سرکوب و کارشکنی و عدم به رسمیت شناختن حقوق سندیکاها و تشکل های مستقل کارگری را محکوم کرده و خواستار تشکیل سندیکاها و تشکل های مستقل کارگری و رعایت حقوق بنیادین کار، به ویژه مقاوله نامه های ۸۷ و ۹۸سازمان بین الملی کار دایر بر “آزادی ایجاد تشکل های مستقل” و “عقد قراردادهای دستجمعی” هستیم. و دادخواهی و شکایت کارگران را در این باره به نهادها و سازمان های بین الملی حق مسلم تمامی کارگران می دانیم.

۱۱- هر گونه اعمال فشار، پرونده سازی و صدور احکام شلاق، بازداشت و زندان برای کارگران و فعالان کارگری، مدنی و اجتماعی بایستی متوقف شود. ما خواهان رفع فوری تمامی این فشارهای زجر آور بر فعالان جنبش کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی حق طلبانه هستیم و آزادی فوری و بدون قید شرط تمامی کارگران و فعالین کارگری زندانی را خواستاریم.

۱۲- تشکل های دست ساز دولتی ـ کارفرمایی همچون خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار و …، تشکل های واقعی کارگران ایران نیستند و نباید از جانب سندیکاها و اتحادیه های کارگری جهانی به رسمیت شناخته شوند. ما به رسمیت شناختن تشکل هایی چون خانه کارگر، شوراهای اسلامی کار و مجمع عالی نمایندگان کارگران ایران و … را در تشکل ها و مجامع بین المللی کارگری محکوم می کنیم.

۱٣- کار کودکان باید ممنوع اعلام گردد و همه ی کودکان جدا ازموقعیت اقتصادی و اجتماعی والدین و نوع جنسیت و وابستگی های ملی، نژادی، مذهبی و … باید از امکانات تحصیلی و آموزشی، رفاهی و بهداشتی رایگان و برابر برخوردار باشند.

۱۴- ما خواهان رفع هر گونه تبعیض و بی عدالتی نسبت به کارگران مهاجر در ایران از جمله کارگران مهاجر افغان و نیز سایر کارگران مهاجردر سراسر جهان می باشیم.

۱۵- ما به همراه عموم کارگران ایران و جهان، سیاست های مداخله گرانه، جنگ افروزانه و تجاوز کارانه از جانب هر دولت متجاوزی را علیه مردم کشورها محکوم نموده و خواهان برقراری صلح، امنیت، رفاه و پیشرفت برای تمامی مردم ایران، منطقه و جهان هستیم.

۱۶- ما کارگران خواهان تحقق کلیه حقوق و مطالبات معلمان، پرستاران و کلیه کارگران هستیم و آزادی بدون قید و شرط فعالین دلسوز زندانی این بخش از طبقه کارگر را خواستاریم.

۱۵- اول ماه مه، روز جهانی کارگر باید تعطیل رسمی اعلام شده و در تقویم رسمی کشور گنجانده شود. ما خواهان لغو هرگونه محدودیت در برگزاری مراسم این روز جهانی هستیم.

کارگران جهان متحد شوید!

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

یازده اردیبهشت ۹۶

میزان گرد و غبار هشت برابر استاندارد در آبادان و خرمشهر


طبق اعلام فرمانداری های آبادان و خرمشهر، به علت شدت یافتن میزان گرد و غبار در این دو شهرستان، مدارس مقطع ابتدایی نوبت عصر تعطیل است. میزان گرد و غبار امروز در شهرهای آبادان و خرمشهر در ساعت ۱۰ به میزان یک هزار و ۲۴۲ میکروگرم بر متر مکعب و بیش از هشت برابر استاندارد است.

 به علت شدت یافتن میزان گرد و غبار در شهرهای آبادان و خرمشهر که از صبح امروز آغاز شده بود، فرمانداری های این دو شهرستان کلیه مدارس ابتدایی نوبت عصر را تعطیل اعلام کرد.

میزان گرد و غبار امروز در شهرهای آبادان و خرمشهر در ساعت ۱۰ به میزان یک هزار و ۲۴۲ میکروگرم بر متر مکعب که بیش از هشت برابر استاندارد است، اعلام شد.
بر اساس اطلاعیه شماره ۶ مرکز ملی پایش و هشدار  گرد و خاک هواشناسی خوزستان، هم اکنون شاهد ورود گرد و خاک از کشور عراق و کاهش دید افقی در شهرهای مناطق غرب، جنوب غرب و مرکز استان هستیم که با گسترش به مناطق دیگر تا اواخر وقت امروز ادامه خواهد داشت. ضمنا طی  امروز تا دوشنبه انتظار بارش پراکنده، در بعضی مناطق توام با رعد و برق و وزش باد قابل ملاحظه وجود دارد.

در سال ۹۵؛ هشتاد و هشت کارگر مازندرانی قربانی حوادث کار شدند.

مدیر کل پزشکی قانونی مازندران گفت که در سال ۹۵ تعداد ۸۸ نفر بر اثر حوادث ناشی از کار در مازندران جان خود را از دست دادند که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۹ درصد کاهش داشت. وی تاکید کرد ارزش نهادن به جان انسان‌ها، داشتن برنامه ایمنی در کار، رعایت استانداردها و قوانین مربوطه، آموزش و ایجاد نظام اطلاع‌رسانی و عبرت از حوادثی که اتفاق افتاده از مهم‌ترین راهکارها در راستای کاهش حوادث ناشی از کار است.

 “بر اساس آمارهای مراکز پزشکی قانونی مازندران، در سال گذشته به ترتیب شهرستان آمل با ۱۴، ساری و میاندرود با ۱۲، بابل و نوشهر هر کدام با ۱۰ مورد فوتی بیشترین و شهرهای نکا، گلوگاه و عباس‌آباد بدون فوتی کمترین موارد مرگ ناشی از حوادث کار را داشتند”.

“بر اساس این گزارش، در سال‌های متوالی، عمده دلایل مرگ افراد در حوادث کار مربوط به سقوط از بلندی و پس از آن برق گرفتگی است، به نحوی که در سال گذشته ۴۸ مورد مرگ‌های ناشی از حوادث کار به دلیل سقوط از بلندی و ۱۷ مورد نیز برق گرفتگی، ۱۷ مورد اصابت جسم سخت و ۶ مورد هم مربوط به سایر موارد است”.
مدیرکل پزشک قانونی مازندران تصریح کرد: “بر اساس آمار، شهریور با ۱۵، مرداد با ۱۴ و دی با ۱۱ فوتی به ترتیب بیشترین و اسفند با ۵ فوتی کمترین ماهی بود که در آن حادثه رخ داد و سنین ۳۱ الی ۴۰ سال با ۲۷  مورد دارای بیشترین فوتی و سنین بیش از ۶۱ سال با ۴ مورد کمترین فوتی در آن به ثبت رسید”.

عباسی با بیان اینکه از این تعداد ذکر شده ۶۸ نفر متأهل و مابقی مجرد هستند، خاطرنشان کرد: “از تعداد ۸۸ نفر فوت‌شدگان ناشی از حوادث کار، ۷۷ نفر ایرانی و مابقی ملیت غیر ایرانی (افغان) هستند”.

وی اضافه کرد: “تعداد ۹۳۹ مصدوم ناشی از حوادث کار به پزشکی قانونی مراجعه کردند که از این تعداد ۸۸۴ نفر مرد و مابقی زن هستند”.

عباسی بیان کرد: “در مجموع در سال ۹۵ تعداد ۸۸ نفر بر اثر حوادث ناشی از کار در مازندران جان خود را از دست دادند که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۹ درصد کاهش داشت”.

مدیرکل پزشک قانونی مازندران در پایان با اشاره به اینکه بیشترین حوادث ناشی از کار در بخش ساختمان است، گفت: “ارزش نهادن به جان انسان‌ها، داشتن برنامه ایمنی در کار، رعایت استانداردها و قوانین مربوطه، آموزش و ایجاد نظام اطلاع‌رسانی و عبرت از حوادثی که اتفاق افتاده از مهم‌ترین راهکارها در راستای کاهش حوادث ناشی از کار است”.

۱۳۹۶ اردیبهشت ۸, جمعه

بررسی چالش های زیست محیطی

 این موضوع : پدیده گرد و غبار و آلودگی هوا
    طی حدود ده سال گذشته تهديدی جديد و آنی از آن سوی مرزهای غربی ايران شروع شده که در خارج از منطقه چندان شناخته شده نيست و عامل آن ذرات کوچک گرد و خاک و غبار می باشد. گرد و غبار یا ریزگرد توده‌ای از ذرات جامد ریز غبار و گاه دود و … است که در جو پخش شده و دید افقی را میان ۱ تا ۲ کیلومتر محدود می‌کند و برای بیماران تنفسی بسیار زیان‌آور است.
سرچشمه اصلی ریزگرد در ایران جریان‌های خشک هوا و نا پایداری جوی در صحراهای عربستان، عراق، کویت، اردن و سوریه و حتی بخشی از صحرای آفریقا و نیز  عدم توجه به محیط زیست و بیابان‌زدایی در عراق می باشد که باعث خشک‌شدن بسیاری از باتلاق‌های عراق و ایجاد نواحی غبارساز شده‌است. در گذشته سه کشور ایران، عراق، و عربستان به‌صورت مشترک هزینه‌های مالچ‌پاشی این زمین‌ها را تأمین می‌کردند و تمام زمین‌ها در فصل خاصی از سال مالچ‌پاشی می‌شدند. مالچ نوعی فراورده چسبنده نفتی است که برای تثبیت شن‌های روان در بیابان‌ها استفاده می‌شود. جنگ عراق و تغییر رویه این دولت‌ها در دهه ۲۰۰۰ میلادی سبب فراموشی این کار، و در نتیجه افزایش ریزگرد در خوزستان، غرب ایران، و سرانجام تقریباً در سراسر ایران شد. در  چند مورد وقوع طوفان در سال 1393 ، بیشترین میزان ریزگرد در سه دهه اخیر وارد ایران شد و ترکیب این غبار با آلاینده‌های شهری ریزگردهای خطرناکی را تولید کرد که صدها شهروند را به ویژه در اهواز و سایر شهرهای استان خوزستان راهی بیمارستان ها و مراکز درمانی نمود.
علاوه بر عوامل تاثیر گذار با منشأ خارجی، خشکسالی، کاهش بارندگی و میزان رطوبت هوا، فقدان پوشش گیاهی مناسب، تخریب مناطق جنگلی و مراتع کشور ، بهره برداری بی رویه و روز افزون از منابع آب زیر زمینی و کاهش میزان رطوبت خاک ها و خشک شدن تالاب ها در کشور باعث تشدید این پدیده در ایران شده بطوریکه حتی استان هایی نظیر سیستان و بلوچستان و کرمان نیز با این مشکل دست به گریبان  هستند. در شرایط فعلی بیش از 20 استان به ویژه استان های غرب و جنوب غرب کشور بطور جدی با این پدیده درگیر می باشند که در برخی از موارد دامنه گسترده ای از کشور حتی تا دامنه های جنوبی رشته کوه البرز و شهر تهران را هم تحت تاثیر قرار می دهد.
تغییرات آب و هوایی
   گازهای دی اکسید کربن، گاز طبیعی (متان)، اکسید ازت، انواع فریون (CFC ها)، ازن و بخار آب از جمله گازهای گلخانه ای می باشند که می توانند تا مدت زیادی حرارت را در خود نگه دارند. امروزه افزایش بی رویه و بیش از حد این گازها در جو زمین باعث بالا رفتن دمای هوای زمین و اقیانوس ها شده که الگوهای طبیعی گردش آب و هوا را در پی داشته است. در صورتیکه آب و هوا تغییر کند آب و هوای جایی مثل شهرکرد که هوای سرد و کوهستانی دارد، گرمتر می شود و یا هوای شهری مانند بندر عباس گرم و خشک تر می شود. امروزه  به شکل کاملا محسوسی این گرم شدن دما از طریق افزایش تعداد روزهای گرم سال و نیز میزان اعتراض ها و شکایات مردم در خصوص گرم و خشک تر شدن هوا در تابستان ها و زمستان ها و  همچنین میزان کاهش بارندگی ها خصوصا بارش برف در  نقاط مختلف کشور قابل درک است. افزایش دمای زمین منابع آب شیرین، منابع غذایی و کشاورزی را تحت تاثیر قرار می دهد. مقدار آب دریاها در اثر ذوب شدن یخ های قطبی افزایش یافته و سطح آب های آزاد ممکن است طی سال های آینده از چند سانتی متر تا حداکثر یک متر بالا بیاید. در اینصورت زندگی مردم ساحل نشین و نیز  سرمایه گذاری های صورت گرفته در سواحل و جزایر آسیب دیده و به زیر آب خواهد رفت. بر اساس برسی های صورت گرفته درجه حرارت متوسط کشور در مقایسه با سال های گذشته 1/1 درجه سانتیگراد افزایش پیدا کرده که به تبخیر بیشتر آب و کاهش منابع در دسترس منجر شده است.
مهمترین عامل افزایش دمای کره زمین در سال های گذشته بر اثر افزایش میزان گاز دی اکسید کربن ناشی از فعالیت های انسانی بوده است، فعالیت هایی چون صنایع و کارخانجات،استخراج و پالایش نفت و گاز،  استفاده از سوخت های فسیلی(زغال سنگ، نفت و گاز) برای تولید انرژی در نیروگاه ها و نیز حمل و  نقل، تخریب و نابودی جنگل ها.  انستیتو جهانی منابع طبیعی به تازگی (در سال 2015) آماری را منتشر کرده است که براساس آن کشورهایی که بالاترین میزان تولید گازهای گلخانه‌ای را دارند
 رتبه‌بندی کرده‌ است و بر اساس آن ایران در مقام دهم است و با تولید 1.65 درصد کل گازهای گلخانه‌ای جهان، سالانه 715 میلیون تن دی اکسیدکربن تولید می‌کند. ولی اینکه فقط در میان 10 کشور اول جهانیم خود مسأله اصلی نیست، مسأله اصلی اینجاست که چطور با جمعیت کمتر، صنایع ضعیف‌ تر و تولید کمتر، ما این رتبه را کسب کرده‌ایم زیرا که تمام کشورهایی که در صدر این فهرست قرار دارند (یعنی چین، آمریکا،  اتحادیه اروپا، هند، روسیه، ژاپن، آلمان، کانادا، بریتانیا و کره جنوبی) همه جزو کشورهایی هستند با صنایع بزرگ، اغلب با جمعیت بالاتر از ما و میزان تولید بسیار بالاتر از ما !!!
بارش باران های اسیدی
     یکی از جدی ترین مشکلات محیط زیستی که امروزه بسیاری از مناطق دنیا با آن روبرو هستند، باران اسیدی است که به نزولات آسمانی  اطلاق می شود که قدرت اسیدی آن بطور قابل توجهی بیش از باران طبیعی است. آلاینده هایی نظیر  اکسیدهای کربن،گوگرد و ازت که به واسطه حمل ونقل، نیروگاه ها، صنایع، سوزاندن زباله ها و موارد دیگر سالانه میلیون ها تن از آنها وارد جو می شود، با بخار آب واکنش داده و تولید اسید می نماید.    باران های اسیدی بر سلامتی انسان ها تاثیر گذار بوده و نیز سبب آلودگی منابع آبی، کاهش حاصلخیزی خاک، آسیب به گیاهان و مزارع و باغات، خسارت به آبزیان و مراکز پرورش و تولید ماهی، تخریب اموال و ساختمان ها و... می شود.
تخریب لایه ازن
یکی از مسائلی که در سال های اخیر نگرانی هایی را ایجاد نمود مشکل کاهش ضخامت لایه ازن و ایجاد حفره در آن می باشد. لایه ازن لایه محافظ حساسی از گاز طبیعی ازن (O3) است که در فاصله 16 تا 48 کیلومتری از سطح زمین قرار گرفته و همانند صافی، کره زمین را در برابر اثرات مخرب امواج ماورای بنفش نور خورشید محافظت می کند. تابش فرابنفش موجب بروز سرطان پوست و ضایعات پوستی و چشمی در انسان می شود و به گیاهان نیز صدمه می زند. هرگاه از مقدار لایه ازن 10 درصد کم شود، مقدار تابشی که به سطح زمین می رسد تا 20 درصد افزایش می یابد. ترکیبات فلوئورو کربن ها (CFC ها) عامل اصلی از بین بردن لایه ازن می باشند. از این ترکیبات بطور گسترده در دستگاه های سرد کننده و سیستم های خنک کننده ، ضد عفونی کردن و نگهداری مواد غذایی در رتبه‌بندی کرده‌ است و بر اساس آن ایران در مقام دهم است و با تولید 1.65 درصد کل گازهای گلخانه‌ای جهان، سالانه 715 میلیون تن دی اکسیدکربن تولید می‌کند. ولی اینکه فقط در میان 10 کشور اول جهانیم خود مسأله اصلی نیست، مسأله اصلی اینجاست که چطور با جمعیت کمتر، صنایع ضعیف‌ تر و تولید کمتر، ما این رتبه را کسب کرده‌ایم زیرا که تمام کشورهایی که در صدر این فهرست قرار دارند (یعنی چین، آمریکا،  اتحادیه اروپا، هند، روسیه، ژاپن، آلمان، کانادا، بریتانیا و کره جنوبی) همه جزو کشورهایی هستند با صنایع بزرگ، اغلب با جمعیت بالاتر از ما و میزان تولید بسیار بالاتر از ما !!!
بارش باران های اسیدی
     یکی از جدی ترین مشکلات محیط زیستی که امروزه بسیاری از مناطق دنیا با آن روبرو هستند، باران اسیدی است که به نزولات آسمانی  اطلاق می شود که قدرت اسیدی آن بطور قابل توجهی بیش از باران طبیعی است. آلاینده هایی نظیر  اکسیدهای کربن،گوگرد و ازت که به واسطه حمل ونقل، نیروگاه ها، صنایع، سوزاندن زباله ها و موارد دیگر سالانه میلیون ها تن از آنها وارد جو می شود، با بخار آب واکنش داده و تولید اسید می نماید.    باران های اسیدی بر سلامتی انسان ها تاثیر گذار بوده و نیز سبب آلودگی منابع آبی، کاهش حاصلخیزی خاک، آسیب به گیاهان و مزارع و باغات، خسارت به آبزیان و مراکز پرورش و تولید ماهی، تخریب اموال و ساختمان ها و... می شود.
تخریب لایه ازن
یکی از مسائلی که در سال های اخیر نگرانی هایی را ایجاد نمود مشکل کاهش ضخامت لایه ازن و ایجاد حفره در آن می باشد. لایه ازن لایه محافظ حساسی از گاز طبیعی ازن (O3) است که در فاصله 16 تا 48 کیلومتری از سطح زمین قرار گرفته و همانند صافی، کره زمین را در برابر اثرات مخرب امواج ماورای بنفش نور خورشید محافظت می کند. تابش فرابنفش موجب بروز سرطان پوست و ضایعات پوستی و چشمی در انسان می شود و به گیاهان نیز صدمه می زند. هرگاه از مقدار لایه ازن 10 درصد کم شود، مقدار تابشی که به سطح زمین می رسد تا 20 درصد افزایش می یابد. ترکیبات فلوئورو کربن ها (CFC ها) عامل اصلی از بین بردن لایه ازن می باشند. از این ترکیبات بطور گسترده در دستگاه های سرد کننده و سیستم های خنک کننده ، ضد عفونی کردن و نگهداری مواد غذایی در بخش کشاورزی و نیز افشانه ها (اسپری ها) استفاده می شده که تلاش می شود به جای این ترکیبات هر چه بیشتر استفاده از مواد جایگزین که بر لایه ازن بی تاثیر می باشند (مواد دوستدار ازن) مورد توجه قرار گیرد. 

  آلودگی صوتی
     سر و صدا یا آلودگی صوتی به صدای ناخواسته که موجب برهم زدن آرامش در زمان استراحت و یا تمرکز افراد در حین انجام کار می شود، اطلاق می گردد که میزان آن با واحد دسی بل سنجیده می شود. صداهای با شدت بیش از 60 دسی بل برای انسان آزار دهنده و نامطبوع هستند و صداهای بیش از 120 دسی بل باعث اختلال و آسیب در اندام های شنوایی شده و در صورت افزایش و یا تداوم می تواند منجر به کری موقتی یا دائم در انسان شود. همچنین سر و صدا می تواند علاوه بر اختلالات شنوایی باعث خستگی، برهم خوردن تمرکز، حواس پرتی، استرس، اختلالات خواب، اختلالات عصبی، اختلالات سیستم گوارشی و سوء هاضمه و افزایش ضربان قلب و فشار خون شود. امروزه اغلب شهرهای کشور با مشکل آلودگی صوتی مواجه می باشند که ناشی از تردد خودروهای قدیمی و فرسوده،  ترافیک شهری، تردد شبانه خودروهای سنگین، تردد موتور سیکلت، ایجاد بزرگراه های غیر استاندارد در شهرها و در مجاورت منازل مسکونی و ادارات، وجود فرودگاه و راه آهن در     محیط های مسکونی، انجام فعالیت های ساختمانی و عمرانی، مشاغلی چون آهنگری ، صافکاری ، نجاری، تجهیزات و دستگاه های موجود در محیط های کار و زندگی و... می باشد.

آلودگی امواج
       امواج الکترومغناطیس گونه ای از انرژی تشعشعی است که دارای طیف بسیار گسترده ای است و از امواج با فرکانس 10 هرتز  شروع شده و به امواج کیهانی با فرکانس 1021 هرتز ختم می گردد. امواج مایکروویو هم طیفی از امواج الکترومغناطیس هستند که محدوده فرکانسی آنها 300 مگا هرتز تا 300 گیگا هرتز می باشند.  امروزه در شهرهای کشور به دلایل مختلف میزان این امواج به شدت افزایش یافته است. مهمترین منابع ایجاد آلودگی امواج در کشور عبارتست از ؛ استفاده از تلفن های همراه غیر استاندارد که بصورت قاچاق وارد کشور    می شود، آنتن های سیستم های مخابراتی و تلفن همراه (بی تی اس)، سیستم های اینترنت وایمکس، خطوط انتقال برق (دکل های برق فشار قوی)،  فرستنده های امواج رادیویی، تجهیزات مخابراتی بی سیم، تجهیزات الکترونیکی بی سیم (وایرلس)، سیستم های رادار، پارازیت ها، مایکروفرها و لوازم و تجهیزات برقی همچون  رایانه ، دستگاه های کپی و... .
بررسی‌ها نشان می دهد كه استفاده از تلفن همراه و تشعشعات ناشی از امواج الکترومغناطیس خطرات فراوانی دارد و سلامتی انسان را با مخاطرات جدی مواجه می کند ؛ خطر افزایش فعالیت مغز را در طی ساعات اولیه خواب دو برابرمی كند ، احتمال ابتلا به سرطان های خون و مغز و ایجاد تومورهای مغزی (درسمتی كه بیشتر از تلفن همراه استفاده می شود) زیادتر  می شود، به اعصاب دور گوش آسیب های جدی وارد  می شود و تومورهای اعصاب شنوایی در استفاده كنند گان از تلفن همراه حدود سه برابر افزایش می یابد .همچنین در زنان باردار باعث به خطر افتادن سلامت جنین و سقط جنین شده و نیز در کودکان خطر ابتلا به صرع، کاهش حافظه، اختلالات خواب را افزایش می دهد.

برخی راهکارها برای بهبود وضعیت موجود
1-      کنترل وسایل نقلیه
•        توسعه کمی و کیفی ناوگان حمل و نقل عمومی در شهرها
•        تشویق به استفاده از وسایل نقلیه عمومی به جای خودرو شخصی
•        از رده خارج نمودن خودروهای قدیمی و فرسوده
•        کنترل و کاهش ترافیک در شهر ها
•        جلوگیری از تردد خودروهای دارای نقص فنی و آلاینده
•        معاینه فنی منظم خودروها از لحاظ کنترل انتشار آلاینده ها
•        ارتقای کیفیت سوخت های تولیدی و یا وارداتی مطابق با استانداردهای معتبر و روز دنیا
•        گاز سوز نمودن خودروها
•        سرمایه گذاری در تولید و ترویج خودروهای هیبریدی (برقی) و سازگار با محیط زیست
•        بهبود کیفیت خودروهای تولیدی در داخل کشور از لحاظ نصب تجهیزات کاهنده آلاینده ها و نیز کاهش مصرف سوخت مطابق با استانداردهای معتبر و روز دنیا و یا جایگزین نمودن تولید و یا وارادات خودروهای ارزان قیمت با کیفیت و فناوری روز دنیا به جای خودرو های تولید شده در کشور که آلاینده محیط زیست می باشند.

2-      کنترل صنایع
•        تغییر سوخت مورد استفاده در صنایع و استفاده از گاز طبیعی
•        رعایت ملاحظات محیط زیستی در احداث شهرک های صنعتی و کارخانجات جدید
•        تهییه گزارش ارزیابی اثرات زیست محیطی برای اجرای طرح ها و پروژه های صنعتی و عمرانی جدید
•        استفاده از سیستم های کنترل و نظارت لحظه ای و هوشمند (آنلاین) آلاینده ها در صنایع
•        اصلاح فرآیندها و عملیات تولید در صنایع در جهت کاهش آلاینده ها و نیز مصرف انرژی
•        نصب تجهیزات کاهنده آلاینده های هوا
•        به روز نمودن فناوری ها و دستگاه ها و تجهیزات بکار رفته در کارخانجات
  
3-      آموزش و جلب مشارکت مردم
4-      توسعه فضاهای سبز

بررسی و تحلیل مشکلات زیست محیطی در ایران 28 اپریل 2017

موضوع سخنرانی : بررسی و تحلیل مشکلات زیست محیطی در ایران
تقی صیاد مصطفی


اتاق پالتاک : کمیته دفاع از محیط زیست

http://www.bashariyat.de/jalesemohitzist28april2017/sayad.mp3

فراخوان کمیته دفاع از محیط زیست 28 آپریل 2017

تقی صیادمصطفی:
بررسی وتحلیل مشکلات زیست محیطی در ایران


http://malaysia.bashariyat.org/?p=6107

۱۳۹۶ اردیبهشت ۱, جمعه

روز جهانی ایمنی و سلامت در محیط کار

28  آوریل (۸ اردیبهشت) توسط سازمان بین‌المللی كار به عنوان روز جهانی بهداشت حرفه ای و ایمنی محیط كار اعلام شده است. این روز فرصت مناسبی است تا اذهان عمومی نسبت به موضوع بهداشت و ایمنی محیط كار حساس شوند و ضمن ارج نهادن به زحمات كاركنان بایستی به فراهم آوردن زمینه‌های علمی، پژوهشی و كاربردی برای شناسایی مخاطرات شغلی، اجرای روش‌های صحیح كنترل و ارتقای سطح سلامت نیروی انسانی اقدام نمود.
 نخستین کمیته مشترک سازمان بهداشت جهانی و سازمان بین المللی کار که در سال ۱۹۵۰ تشکیل شد، بهداشت حرفه‌ای را چنین تعریف نموده است : تامین و ارتقاء عالی ترین سطح سلامت جسمی، روانی واجتماعی برای کارگران همهٔ مشاغل، پیشگیری از بیماری ها و حوادث ناشی از کار، بکارگماردن نیروی کار در محیط و شغلی که از لحاظ جسمی و روانی قدرت انجام آنرا دارد و بطور خلاصه تطابق کار با انسان.
سازمان بین المللی کار (ILO) از سال ۲۰۰۳ با هدف پیشگیری از حوادث و بیماریهای شغلی مراسمی را در روز 28 آوریل که در ایران مصادف با ۸ اردیبهشت ماه است برگزار می کند. روز جهانی ایمنی و سلامت شغلی در واقع یک فعالیت سالیانه بین المللی برای نهادینه کردن کار سالم و ایمن در سرتاسر جهان است. برگزاری این مراسم یک بخش مهم از استراتژیهای جهانی سازمان بین المللی کار برای ارتقای ایمنی و سلامت شغلی در همه محیط های کاری است که باعث ارتقای آگاهیهای مردم و همچنین افزایش امنیت و سلامت در محیط کار می شود.
 هدف کلی بهداشت حرفه‌ای
نگهداری و بهبود حداکثر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی کارکنان مشاغل مختلف از طریق پیشگیری از خطرات تهدید کننده سلامت کارگران، مطالعه شرایط نامناسب محیط کار و اثرات سوء آن بر تندرستی آنان می‌باشد. کارشناسان بهداشت حرفه‌ای که در این زمینه فعالیت دارند، با شناختی که ازمحیط کار، فرآیندهای کاری، خطرات وعوامل زیان‌آور محیط کار، ونیزتاثیراتی که این عوامل بر سلامت شاغلین می‌گذارند، از طریق بررسی، ارزیابی، اندازه گیری وکنترل عوامل زیان آورمحیط کار، درصدد سالم سازی و بهسازی محیط کاربرمی آیند. بنابراین از این طریق باعث کنترل بیماری‌ها، عوارض و آسیب‌های شغلی و در نهایت تامین سلامت شاغلین می‌گردند.
  بهداشت حرفه‌ای نه تنها مسائلی را که در اثر تماس باعوامل زیان آور محیط کاربروز می نماید در نظر می گیرد، بلکه سایر مسائل از قبیل:پیشگیری ازبیماریها، بهداشت عمومی محیط کار، آب آشامیدنی، نظافت عمومی وفردی، دفع حشرات، دفع زباله و فضولات، نهارخوریها، حمام، توالت، دوش و دستشویی، وسایل وحفاظت فردی وجمعی وغیره رانیز در محیط‌های کاری در مدنظر دارد.

 بهداشت حرفه‌ای در ایران
در مرداد سال ۱۳۲۵ وزارت کار و امور اجتماعی تشکیل و قانون موقت کار را تدوین نمود و در سال ۱۳۳۷ قانون مزبور با اصلاحات و تغییراتی به صورت قانون به تصویب رسید و اجرای وظایف مربوط به بهداشت و ایمنی مندرج در قانون کار وقت به عهده اداره کل بازرسی کار قرار گرفت.
 در سال ۱۳۴۶ در حوزه معاونت فنی وزارت بهداشت وقت، اداره بهداشت محیط کار در تشکیلات اداره کلّ بهداشت محیط پیش بینی شد و سپس در سال‌های ۱۳۴۷، ۱۳۴۸ و ۱۳۴۹، اداره طب صنعتی در اداره کل خدمات بهداشتی حوزه معاونت فنی وزارت بهداری وقت تاسیس گردید. سپس در سال‌های ۱۳۵۰، ۱۳۵۱ و ۱۳۵۲ تا اوایل ۱۳۵۳، اداره بهداشت محیط کار به بهداشت محیط کار و هوا تغییر نام داد و اداره طب صنعتی همچنان به وظایف خود ادامه می‌داد. در اواخر دهه ۱۳۵۰ در حوزه معاونت امور بهداشتی و جمعیت و تنظیم خانواده وزارت بهداری وقت اداره بهداشت حرفه‌ای در دفتر خدمات بهداشتی ویژه که بعداً به اداره کل خدمات بهداشتی ویژه تغییر نام داد تشکیل گردید.
تا قبل از سال ۱۳۶۲ وزارت کار و امور اجتماعی و وزارت بهداشت وقت مشترکاً بر نیروی کار و محیط کار نظارت و مراقبت داشتند. به منظور جلوگیری از دو باره کاری و ارتقاء کیفیت ارائه خدمات برای حفظ و بالا بردن سلامت شاغلین، درسال۱۳۶۲ مسائل بهداشتی محیط کار و کارگر، از وظایف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شناخته شد و جهت انجام این وظیفه، اداره کل بهداشت حرفه‌ای تشکیل و مسئولیت حفظ و ارتقاء سلامت نیروهای شاغل کشور در مشاغل گوناگون جامعه را عهده دار گردید. با توجه به تصویب قانون جدید کار توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۶۹، به حکم ماده ۸۵ قانون کار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی عهده دار بهداشت و درمان کارگران و وزارت کار و امور اجتماعی مسئول ایمنی کارگران می‌باشد.
آسیب‌های روانی ناشی از عدم امنیت شغلی
 در کنار اخبار حوادث کار که هر روزه منتشر می‌شود، هر از گاهی نیز خبرهای دردناکی از خودکشی کارگران در محیط کار در روزنامه‌ها و رسانه‌ها منتشر می‌شود:” کارگری خود را در محل کار به دار آویخت”،”کارگری اقدام به خودسوزی کرد”. اقدامی که نشان بارز افسردگی شدید است. بیشتر این خودکشی‌ها ناشی از استیصال و ناامیدی فرد است. این استیصال در محل کار معمولا به نبود امنیت شغلی و شرایط دشوار کار بر می‌گردد.
 امنیت شغلی یکی از مهمترین ابزارهایی است که کارگران و حقوق‌بگیران با تکیه بر آن می‌توانند نقشی سازنده و مهم در محیط کار، زندگی شخصی و جامعه ایفا نمایند و به ارتقا توانایی‌های خود بپردازند و از زندگی شغلی خود دفاع کرده و برای حقوق خود فعالیت و مبارزه نمایند و همانطوری که داشتن امنیت شغلی نقش بسیار مثبتی در زندگی کارگران دارد، عدم امنیت شغلی نقش بسیار منفی در تمام عرصه‌های زندگی آنان دارد و اقتدار و اراده کارفرما برای به کارگیری یا عدم به کارگیری کارگران و حقوق بگیران به معنای سلطه بی‌چون و چرای کارفرما بر تنها دارایی کارگران و حقوق بگیران یعنی نیروی کارشان می‌باشد. بر همین اساس پس از انقلاب صنعتی و حاکم بودن شرایط بسیار سخت آن دوران کارگران مبارزه کرده و توانستند به بخشی از حقوق صنفی خود دست یابند و در نتیجه دخالت دولت‌های رفاه برای حمایت از حقوق کار قوانین کار بوجود آمد که در آن به بخشی از نیازهای صنفی و به ویژه ایمنی و امنیت شغلی و شرایط اخراج و برکناری کارگران و حقوق‌بگیران پرداخته شده است اما اکنون می‌بینیم که این حداقل‌ها نیز به تدریج حذف می‌شود.
در مرداد سال ۱۳۲۵ وزارت کار و امور اجتماعی تشکیل و قانون موقت کار را تدوین نمود و در سال ۱۳۳۷ قانون مزبور با اصلاحات و تغییراتی به صورت قانون به تصویب رسید و اجرای وظایف مربوط به بهداشت و ایمنی مندرج در قانون کار وقت به عهده اداره کل بازرسی کار قرار گرفت.
 در سال ۱۳۴۶ در حوزه معاونت فنی وزارت بهداشت وقت، اداره بهداشت محیط کار در تشکیلات اداره کلّ بهداشت محیط پیش بینی شد و سپس در سال‌های ۱۳۴۷، ۱۳۴۸ و ۱۳۴۹، اداره طب صنعتی در اداره کل خدمات بهداشتی حوزه معاونت فنی وزارت بهداری وقت تاسیس گردید. سپس در سال‌های ۱۳۵۰، ۱۳۵۱ و ۱۳۵۲ تا اوایل ۱۳۵۳، اداره بهداشت محیط کار به بهداشت محیط کار و هوا تغییر نام داد و اداره طب صنعتی همچنان به وظایف خود ادامه می‌داد. در اواخر دهه ۱۳۵۰ در حوزه معاونت امور بهداشتی و جمعیت و تنظیم خانواده وزارت بهداری وقت اداره بهداشت حرفه‌ای در دفتر خدمات بهداشتی ویژه که بعداً به اداره کل خدمات بهداشتی ویژه تغییر نام داد تشکیل گردید.
تا قبل از سال ۱۳۶۲ وزارت کار و امور اجتماعی و وزارت بهداشت وقت مشترکاً بر نیروی کار و محیط کار نظارت و مراقبت داشتند. به منظور جلوگیری از دو باره کاری و ارتقاء کیفیت ارائه خدمات برای حفظ و بالا بردن سلامت شاغلین، درسال۱۳۶۲ مسائل بهداشتی محیط کار و کارگر، از وظایف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شناخته شد و جهت انجام این وظیفه، اداره کل بهداشت حرفه‌ای تشکیل و مسئولیت حفظ و ارتقاء سلامت نیروهای شاغل کشور در مشاغل گوناگون جامعه را عهده دار گردید. با توجه به تصویب قانون جدید کار توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۶۹، به حکم ماده ۸۵ قانون کار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی عهده دار بهداشت و درمان کارگران و وزارت کار و امور اجتماعی مسئول ایمنی کارگران می‌باشد.
آسیب‌های روانی ناشی از عدم امنیت شغلی
 در کنار اخبار حوادث کار که هر روزه منتشر می‌شود، هر از گاهی نیز خبرهای دردناکی از خودکشی کارگران در محیط کار در روزنامه‌ها و رسانه‌ها منتشر می‌شود:” کارگری خود را در محل کار به دار آویخت”،”کارگری اقدام به خودسوزی کرد”. اقدامی که نشان بارز افسردگی شدید است. بیشتر این خودکشی‌ها ناشی از استیصال و ناامیدی فرد است. این استیصال در محل کار معمولا به نبود امنیت شغلی و شرایط دشوار کار بر می‌گردد.
 امنیت شغلی یکی از مهمترین ابزارهایی است که کارگران و حقوق‌بگیران با تکیه بر آن می‌توانند نقشی سازنده و مهم در محیط کار، زندگی شخصی و جامعه ایفا نمایند و به ارتقا توانایی‌های خود بپردازند و از زندگی شغلی خود دفاع کرده و برای حقوق خود فعالیت و مبارزه نمایند و همانطوری که داشتن امنیت شغلی نقش بسیار مثبتی در زندگی کارگران دارد، عدم امنیت شغلی نقش بسیار منفی در تمام عرصه‌های زندگی آنان دارد و اقتدار و اراده کارفرما برای به کارگیری یا عدم به کارگیری کارگران و حقوق بگیران به معنای سلطه بی‌چون و چرای کارفرما بر تنها دارایی کارگران و حقوق بگیران یعنی نیروی کارشان می‌باشد. بر همین اساس پس از انقلاب صنعتی و حاکم بودن شرایط بسیار سخت آن دوران کارگران مبارزه کرده و توانستند به بخشی از حقوق صنفی خود دست یابند و در نتیجه دخالت دولت‌های رفاه برای حمایت از حقوق کار قوانین کار بوجود آمد که در آن به بخشی از نیازهای صنفی و به ویژه ایمنی و امنیت شغلی و شرایط اخراج و برکناری کارگران و حقوق‌بگیران پرداخته شده است اما اکنون می‌بینیم که این حداقل‌ها نیز به تدریج حذف می‌شود.
عدم امنیت شغلی و هراس از دست دادن شغل باعث نگرانی، استیصال و ناامیدی در فرد می‌گردد و فرد احساس پوچی و بی‌ارزشی می‌کند، انگیزه و اعتماد به نفس خود را ازدست می‌دهد و دچار ناامنی پرخاشگری و حالت‌های روانی و انزوا و جمع گریزی می‌شود. برای فرار از بیکاری و حفظ هویت و موقعیتش به کارهایی مانند خشونت خانوادگی، اعتیاد، دزدی و…. روی می‌آورد و نهایت به خودکشی دست می‌زند. از دست دادن شغل، کاهش یا نداشتن درآمد منجر به از هم پاشیدن خانواده، ترک تحصیل فرزندان و هزار و یک عارضه دیگر می‌گردد که هر کدام از این مصائب مانند یک فیلم تراژدیک از جلوی چشمان کارگران و کارمندانی می‌گذرد که امنیت شغلی ندارند. فکر کردن به هرکدام از این مشکلات کافی است تا استرس و اضطراب آنها را بالا برده و آسیب‌های روانی جدی بر آنان وارد کند.
 در ایران نیز بر اساس گزارش سازمان تامین اجتماعی در مورد از کارافتادگی، بیشترین میزان از کارافتادگی مربوط به کمیسیون اعصاب و روان است که به تنهایی 32 درصد کل افراد از کار افتاده را به خود اختصاص می‌دهد.  بررسی مراجعه‌کنندگان به کمیسیون اعصاب و روان سازمان تامین اجتماعی شهر تهران نشان می‌دهد که اختلال‌های روان‌پزشکی به طور معناداری بیش از اختلال‌های عصب شناختی منجر به از کار افتادگی و استراحت پزشکی می‌شوند، به طوری که اختلال‌های روانی مسئول 58.9 درصد موارد از کارافتادگی و 83.5 درصد کل مراجعان استراحت پزشکی است.
در ایران علاوه بر تمام مشکلات ناشی از بیکاری و اشتغال حاکم بر کل جامعه، زنان فشارهای مضاعف دیگری نیز متحمل می‌شوند. بر اساس داده‌های سازمان آمار، در حالی که جمعیت زنان تقریبا برابر با جمعیت مردان است اما تنها 12درصد از زنان شاغل می‌باشند وهمین در صد پایین هم با مشکلات فراوانی در محیط کار روبرو هستند به خصوص زنان سرپرست خانوار، مطلقه و دختران مجردی که به اشکال گوناگون مورد تعرض و سوءاستفاده قرار می‌گیرند و در صورت سرپیچی از خواسته‌ها غیرانسانی وغیرقانونی کارفرما و مسئولین و سرپرستان بخش، شغل و مزایای خود را از دست می‌دهند.
آسیب‌های روانی ناشی از کار امروز به یک امر عادی تبدیل شده است و درجه حمایت قانون از کارگر بستگی به رشد قوانین در هر کشوری دارد و امروز در بعضی از کشورها می‌بینیم دادگاه‌های امور کارگری تبدیل به دادگاه‌های جنایی می‌شود، زیرا کارگران از صدمات وارده چه روحی و جسمی در محیط کار خواهان غرامت از صاحب کار می‌شوند، در حالی که در ایران کارگران قادر به دفاع از حق خود نمی‌باشند.
بعد از جنگ جهانی دوم، در عرصه بین المللی نهادهایی در رابطه با آموزش رسمی و بهداشت و ایمنی شغل بوجود آمد مانند سازمان بهداشت جهاني که در 7 آوریل 1947 تاسیس شد و به عنوان یک نهاد زیرمجموعه سازمان ملل فعالیت می‌کند. سازمان بهداشت جهانی کنوانسیون‌های متعددی را در رابطه با کارگران تصویب کرده است مانند کنوانسیون‌های 197،120، 155، 161 ، 187 که مسائل بهداشت کارگران در محیط کار مانند اشاعه مریضی، ایمنی کار، حق زایمان، ایدز را به عنوان بخشی از خود کار دانسته است. اکثر دولت‌ها این کنوانسیون‌ها را امضا کرده‌اند اما این به معنا اجرای آن نیست مگر در کشورهایی که کارگران از تشکل‌های صنفی کارگری مستقل برخوردار باشند. البته ایران هیچ کدام از این کنوانسیون‌ها را امضا نکرده است.
حادثه ناشی از کار: حادثه يك رويداد يا واقعه برنامه‌ريزي نشده و بعضاً آسيب‌رسان و خسارت‌آور است كه انجام، پيشرفت يا ادامه كار را به صورت طبيعي مختل ساخته و همواره در اثر يك عمل يا انجام يك كار غيرايمن يا در اثر شرايط غيرايمن يا در اثر تركيبي از اين دو به وقوع مي‌پيوندد.
همچنین اهداف بهداشت حرفه‌ای را چنین توضیح می‌دهد:
1- تامین، حفظ وارتقای سطح سلامت جسمانی و روانی واجتماعی کارکنان در هر شغلی که هستند،
2- پیشگیری از بیماری‌ها و حوادث ناشی از کار،
3- انتخاب کارگر یا کارمند برای محیط وشغلی که از نظر جسمی و روانی توانایی انجام آن را دارد و یا به طور اختصار تطبیق کار با انسان.
به رغم این که کنوانسیون بهداشت شغلی را اغلب کشورهای عضو سازمان جهانی کار پذیرفته‌اند اما نگاهی به آمارها بیانگر بی‌توجهی عملی به این موضوع می‌باشد.
با توجه به تعریف و حوزه بهداشت شغلی می‌بینیم که به طور مستقیم به امنیت شغلی اشاره نشده است اما در کنوانسیون 195 که به آموزش مداوم و ارتقاء سطح توانایی‌های کارگران اشاره می‌کند، بیانگر نوعی از اشتغال دائم است که البته ایران این کنوانسیون را نیز امضا نکرده است اما در هر صورت تاکید مستقیم بر ایجاد شرایطی است که امنیت شغلی را برای تمام کارگران و حقوق‌بگیران تامین کند، مساله‌ای که اکنون یکی از مشکلات اصلی جوامع سرمایه‌داری می‌باشد. لازم است که به بخش کوچکی از مشکلات ناشی از عدم امنیت شغلی اشاره شود.
در چند سال گذشته اصطلاح “شغل‌زدگی” یا “فرسودگی شغلی” در ایران زیاد به کار برده می‌شود. این بدین معنی است که نیروی کار از شغل خود راضی نیست و این عدم رضایت عملا به یک فرسودگی و بیهودگی در محیط کار تبدیل می‌شود. این اصطلاح شاید در بخش بهداشت زیاد به کار می‌رود زیرا کارگر که از لحاظ شغلی در امنیت نیست حتی ارباب‌رجوع هم با پرخاشگری و توهین عملا فعالیت کاری این بخش را زیر سوال می‌برند. آمارهای تحقیقی نشان می‌دهد که 95 درصد کارکنان بیمارستان‌ها یا افسرده هستند و یا به شغل شان بی‌علاقه می‌باشند. البته اصل مطلب در این است که اگر تعداد پرستاران کم است دلیل‌اش این است که حقوق پزشکان 300 برابر پرستاران است.
امنیت شغلی در ارتباط تنگاتنگ با ایمنی شغلی است. پیاده کردن شرایط ایمنی شغلی در بهترین حالت اگر در کنارش کارگران امنیت شغلی نداشته باشند باز هم فاجعه‌آفرین است و این دو باید در کنار هم و مکمل یکدیگر باشند چرا که ایمنی شغلی شامل مصونیت از آسیب‌های روانی نیز می‌باشد کارگری که با بی‌آیندگی شغلی و اقتصادی مواجه است اگر با وسایل کار آسیب نبیند قطعا به خاطر مشکلات افسارگسیخته‌اش خود را در کارخانه و محل کار دار می‌زند یا خود را به آتش می‌کشد.
بنابراین کارگرانی که هر ساعت و هر روز با عدم امنیت شغلی مواجه هستند و هیچ نیرویی از آنها حمایت و پشتیبانی نمی‌کند و می‌اندیشند اگر کوچک‌ترین بهانه‌ای به دست کارفرمایان و مسئولین محل کارشان بیفتد شغل‌شان را بدون هیچ تردیدی از دست می‌دهند و زیر بار مشکلات اقتصادی کمرشان خُرد می‌شود، در عدم اتحاد و پراکندگی تن به خواسته‌های غیرانسانی کارفرمایان می‌دهند و از حق و حقوق طبیعی و انسانی شان می‌گذرند، اما اگر کارگران با هم باشند و در تشکل‌های صنفی‌شان سازمان یافته و انسجام داشته باشند خواهند توانست تا حد امکان حداقل‌های خود را حفظ نمایند. دست‌یابی به داشتن امنیت شغلی نسبی در شرایط کنون که ارتش عظیم بیکاران در صف به دست آوردن شغل می‌باشند، ایمنی شغل، بیمه و بازنشستگی و مزایای دیگر که حق طبیعی کارگران می‌باشد جز در اتحاد و همبستگی کارگران با داشتن تشکل‌های صنفی مستقل امکان‌پذیر نیست.
 نگاهی به داده‌های اداره آمار گرچه تناقضات بسیاری را آشکار می‌کند اما بیانگر شرایط اقتصاد ي سخت حاکم بر زندگی مردم است. بر اساس آخرین سرشماری مسکن و نفوس سازمان آمار در سال 1393 جمعیت ایران کمی بیش از 77 میلیون نفر می‌باشد که از این جمعیت طبق گزارش سازمان آمار در همین سال نرخ مشارکت اقتصادی(جمعیت فعال اقتصادی) 1/37 درصد و جمعیت فعال 23.6 میلیون نفر {( تمام افراد شاغل 11 ساله و بیش تر كه در طول هفته ی مرجع، طبق تعریف كار، حداقل یك ساعت كار كرده و یا بنا به دلایلی بطور موقت كارشان را ترك كرده باشند، شاغل محسوب مي‌شوند). شاغلان به طور عمده شامل دو گروه مزد و حقوق بگیر و خوداشتغالان مي‌شوند. ترك موقت كار در هفته ی مرجع با داشتن پیوند رسمي شغلي برای مزد و حقوق بگیران و تداوم كسب و كار برای خوداشتغال، به عنوان اشتغال محسوب مي‌شود. افراد زیر نیز به لحاظ اهمیتي كه در فعالیت اقتصادی كشور دارند، شاغل محسوب ميشوند: افرادی كه بدون دریافت مزد برای یکي از اعضای خانواده خود كه با وی نسبت خویشاوندی دارند، كار مي‌كنند (كاركنان فامیلي بدون مزد). كارآموزاني كه در دوره‌ی كارآموزی فعالیتي در ارتباط با فعالیت مؤسسه‌ی محل كارآموزی انجام مي‌دهند، یعني مستقیما در تولید كالا یا خدمات سهیم هستند، فعالیت آنها “كار” محسوب مي‌شود. • محصلاني كه در هفته‌ی مرجع مطابق تعریف، كار كرده اند. تمام افرادی كه در نیروهای مسلح به صورت كادر دائم یا موقت خدمت ميكنند (نیروهای مسلح شامل پرسنل كادر، درجه‌داران و سربازان وظیفه‌ی نیروهای نظامي و انتظامي) }می باشد.
 بنابراین تعداد کل جمعیت در سن کار کشور به 63.6 میلیون نفر رسیده است اما سازمان آمار برای 40 میلیون نفری که در درون این آمار می‌باشند هیچ گروهی تعریف نکرده است، شاغلان، بیکاران،زنان خانه‌دار و یا هر گروهی درهر صورت این نشان می‌دهد که 52 درصد جمعیت ایران در هیچ گروهی جای نگرفته اند.
بر اساس اصل 29 قانون اساسی دولت مکلف است از محل درآمدهای حاصل از مشارکت مردم حمایت‌های مالی و نیز برخورداری از تامین اجتماعی شامل بازنشستگی، از کار افتادگی، و خدمات بهداشتی به صورت بیمه و غیره را برای کارگران تامین کند.
نتیجه گیری
 امنیت شغلی در ایران به شوخی شبیه شده است و بسیاری از اقتصادانان حکومتی سعی می‌کنند امنیت شغلی، تعهد سازمانی و تعهد درونی را مطرح می‌کنند و آزادی قراردادهای کارگری و نقش مخرب آن را گوشزد می‌کنند و نقش امنیت شغلی را در رفتار و حالت روانی برجسته می‌کنند. در پناه این بی پناهی و بی آیندگی مشاورین در ایران بيماران را به اندرزهاي ديني ميخواهند آرام كنند و سعي ميكنند تا زحمتكشاني را كه هيچ اميدي به آينده ندارند به دنياي پس از مرگ اميدوار كنند تا انكه آنان شرائط سخت امروز را بپذيرند . هنگامي که انسان دردمند و تنها، نااميد از ديگران در کاهش دردهاي جسمي، يا رواني خود راهي به جايي نمي يابد، هنگامي که اميد بهبودي از بيمار مبتلا به اختلال رواني، يا جسماني با سيري مزمن و پيشرونده سلب مي شود و درمان‌هاي کلاسيک کمکي به او نمي کند، تنها راهي که براي نجات از اضطراب، افسردگي و دردهاي جانکاه او باقي مي ماند، از نظر به اصطلاح كارشناسان ياري جستن از ايمان و باور ديني است.
 طی سال‌های اخیر ما شاهد شرایط بسیار سخت حاکم بر زندگی مردم ایران و بویژه کارگران وحقوق بگیران می‌باشیم و شرایط غیرقابل تحملی که هر روز بدتر می‌شود واز طرفی عدم توانایی مردم و کارگران به خاطر نداشتن سازماندهی و تشکل برای مقابله با ایران شرایط آنان را در وضعیتی قرارداده که تصمیم‌های فردی گرفت و به علت عدم توان مقابله با مشکلات و گرفتن حق وحقوق خود مستاصل شده و اقدام به خودکشی و به ظاهر پایان مشکلات خود می‌نمایند و زندگی و هستی خود را از بین می‌برد و به رنج بی پایان خود با مرگ پایان می‌دهند اما نه تنها بار عاطفی و روانی بسیار سنگینی بر خانواده و بازماندگانشان تحمیل می‌شود بلکه شرایط اقتصادی و اجتماعی سنگینی را باید تحمل کنند. از طرفی همکاران‌‌شان نیز از این ضایعه به بی پناهی و شرایط بسیار سخت پی برده و انتظار می‌رود که اقدام درستی در جهت کمک به همدیگر برای احقاق حق خود بکنند . اما می‌بینیم به خاطر شرایط سخت و ترس از دست دادن شغل تن به شرایط فلاکت بار داده و هر روز بیشتر از روز گذشته فرسوده می‌شوند تا جایی که احساس می‌کنند قادر به انجام هیچ دفاعی نیستند در حالی که انسجام و اتحاد کارگران با یکدیگر و اتحاد با سایر اقشار حقوق بگیر جامعه و تلاش برای تشکیل تشکل‌های صنفی مستقل یکی از آلترناتیوهای بسیار قدرتمند برای کارگران است که با کمک یکدیگرمی توانند به دستاوردهایی که سالیان سال برای آن تلاش ومبارزه کرده اند دست یابند.هيچ راه چاره اي براي مقابله با اين مشكلات به جز تلاش در جهت ايجاد تشكل هاي مستقل و سراسري كارگران و زحمتكشان باقي نمي ماند .