۱۳۹۶ مهر ۲, یکشنبه

آمار تکان‌دهنده از کودک‌آزاری در کشور؛ ۸۶ درصد کودک آزاری‌ها توسط والدین انجام شده‌است



به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، حسین اسدبیگی (رئیس مرکز فوریت های اجتماعی سازمان بهزیستی) در رابطه با وضعیت کودک آزاری بخصوص در خانواده‌ها بیان داشت: “در سال گذشته ۸۶ درصد کودک آزاری‌ها توسط پدر و مادر صورت گرفته است، اما نکته اصلی آمار کودک‌آزاری از جانب پدر است”.

 وی افزود: “طبق آمار اورژانس اجتماعی در سال گذشته در مراکز مداخله در بحران ۱۶۴۲ مورد کودک آزاری‌ها یعنی ۶۰ درصد آن توسط پدر صورت گرفته است”.

اسدبیگی در ادامه گفت: “از این آمار ۷۳۹ مورد یعنی ۲۶ درصد توسط مادر، ۸ مورد توسط خواهر و ۲۰ مورد نیز توسط برادر صورت گرفته است”.

 بر اساس گفته‌های رئیس مرکز فوریت های اجتماعی سازمان بهزیستی تنها ۱.۵ درصد کودک آزاری‌ها توسط غریبه‌ها صورت گرفته است.

رئیس مرکز فوریت‌های اجتماعی سازمان بهزیستی در پاسخ به این سوال که آیا فعالیت سمن‌ها و مراکز مردم نهاد که در حوزه حمایت از کودکان فعالیت می‌کنند در کاهش خشونت علیه کودکان تاثیرگذار است یا خیر، بیان داشت: “فعالیت سمن‌ها و ان جی اوها در کاهش و کنترل خشونت علیه کودکان نقش بسزایی دارد و لازم است که توجه بیشتری به این سازمان‌ها شود”.

او با اشاره به لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بیان داشت: “تصویب این لایحه نقش مهمی در حمایت از کودکان ایفا می‌کند. در این لایحه  به سوء رفتار، بهره‌کشی، فحشا، معامله و خرید و فروش کودک مدنظر قرار گرفته است. همچنین اگر کودک مورد تحقیر قرار بگیرد، ترسانده شود و یا در وضعیتی قرار بگیرد که از لحاظ روانی مورد آزار قرار بگیرد، مصداق کودک آزاری در نظر گرفته شده است”.

رییس اورژانس اجتماعی کشور افزود: “همچنین در این لایحه به غفلت والدین نیز اشاره شده است که شامل عدم مراقبت والدین و سهل انگاری آنها نسبت به کودک می‌شود”.

وی با اشاره به اینکه خانواده‌ها کمتر اجازه می‌دهند که کسی از کودک‌آزاری جنسی فرزندشان مطلع شود، بیان داشت: “بعضی از خانواده‌ها تصور می‌کنند که می‌توانند به تنهایی این مساله را حل کنند و به همین خاطر این اتفاق را از اورژانس اجتماعی پنهان می‌کنند که این راه‌حل مناسبی نیست”.

محرومیت عضو زرتشتی شورای شهر یزد‌؛‌ شورای نگهبان علیه شورای نگهبان

عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان دیروز به خبرگزاری ایسنا گفته است از نظر فقهای شورای نگهبان عضویت یک زرتشتی در شورای شهر یزد خلاف شرع بوده است. ۱۳شهریور سال جاری رسانه ها گزارش دادند که دیوان عدالت اداری حکم توقف فعالیت سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد را صادر کرده است.

ماجرا از آنجا آغاز شد که احمد جنتی دبیر شورای نگهبان در فروردین امسال و قبل از برگزاری انتخابات شوراهای شهر و روستا، ابلاغیه ای مببنی بر لزوم رد صلاحیت نامزدهای غیرمسلمان در انتخابات شورای شهر و روستا صادر کرد و تبصره اول ماده 26 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران را خلاف شرع اعلام کرد.

ماده 26 قانون مذکور به شرایط انتخاب شوندگان اختصاص داشته و اعتقاد به دین اسلام را یکی از شرایط انتخاب شدن دانسته است اما در تبصره آن آمده است: «اقلیت‌های دینی شناخته شده در قانون اساسی به جای اسلام باید به اصول دین خود اعتقاد و التزام عملی داشته باشند.» این ابلاغیه بدان معنی بود که نامزدهای غیرمسلمان در مناطقی که اکثریت آن مسلمان هستند، حق انتخاب شدن به عنوان عضو شورا را ندارند.

با توجه به اینکه در تمامی شهرهای کوچک و بزرگ ایران مسلمانان در اکثریت هستند، شورای نگهبان عملا با این ابلاغیه  قصد انسداد راه ورود شهروندان ایرانی غیر مسلمان به شوراها را داشت. فقهای شورای نگهبان در توجیه این ابلاغیه به نظرات آیت الله خمینی اشاره کردند.

رهبر سابق جمهوری اسلامی 12 مهرماه 1358 در جمع نمایندگان مجلس خبرگان گفته بود «افراد باید اولاً مسلمان باشند و ثانیاً معتقد به نهضت باشند، امین ‏‎باشند در کارهایشان، ایمان حقیقی داشته باشند، متعهد باشند نسبت به احکام اسلام، سوابق خلاف و سوء نداشته باشند... و البته آنهایی که غیرمسلم هستند برای خودشان شوراهایی ممکن است تعیین کنند.»

این ابلاغیه در حالی تبصره ماده 26 را خلاف شرع دانست که قانون تشکیلات شوراها در سال 1375 تصویب و پس از آن در سال 1386 و 1392 اصلاح شد و در هر سه بار شورای نگهبان آن را تایید و خلاف شرع تشخیص نداده بود. در طول این مدت، چندین بار افراد غیرمسلمان در برخی مناطق وارد شوراها شده و فعالیت کرده اند.

این ابلاغیه شورای نگهبان واکنش منفی برخی نمایندگان مجلس را در پی داشت به طوری که نهایتا رئیس مجلس ایران به هیات های نظارت دستور داد که مطابق قانون عمل شود. به هر حال این ابلاغیه مورد توجه قرار نگرفت و صلاحیت افراد غیر مسلمان تایید شد تا اینکه اخیرا دیوان عدالت اداری در پی شکایت علی اصغر باقری نامزد شکست خورده انتخابات شورای شهر یزد، عضویت سپنتا نیکنام عضو زردشتی شورای شهر یزد را به حالت تعلیق درآورد. هیات نظارت انتخابات شورای اسلامی شهر و روستای استان یزد در پی این حکم دیوان عدالت اداری مجددا صلاحیت سپنتا نیکنام را مورد تایید قرار داد و فعالیت او را قانونی دانست.

در مورد جنبه حقوقی ابلاغیه شورای نگهبان می توان گفت شورای نگهبان در توجیه ابلاغیه خود به ماده 19 قانون آیین نامه مجلس اشاره می کند. مطابق این ماده: «اعلام‌ مغایرت‌ قوانین‌ و مقررات‌ یا موادی‌ از آنها با شرع‌ با توجه‌ به‌ اصل‌ چهارم‌ قانون‌ اساسی‌، در هر زمان‌ که‌ مقتضی‌ باشد توسط‌ اکثریت‌ فقهای‌ شورای‌ نگهبان‌ انجام‌ می‌یابد و تابع‌ مدت‌های‌ مذکور در اصل‌ نود و چهارم‌ قانون‌ اساسی‌ نمی‌باشد.» اما به نظر نمی رسد این ماده شامل قوانینی باشد که شورای نگهبان آنها را تایید کرده و به اجرا در آمده است.

قانون شوراها در سال 1375 تصویب شده و دوبار هم اصلاح شده است که در تمامی موارد به تایید شورای نگهبان رسیده، حال این انتقاد بر شورا وارد است که چطور قانونی قبلا مطابق شرع بوده است اما هم اکنون بر ضد آن است؟ آیا ضوابط شرعی  در حال تغییر هستند که اکنون تشخیص داده شده است که این قانون برخلاف شرع است؟

اگر از دریچه حقوقی نگاه کنیم ماده 19 قانون آیین نامه مجلس خود برخلاف قانون اساسی است. زیرا در اصل 94 قانون اساسی صراحتا برای بررسی انطباق قوانین با شرع و قانون اساسی توسط شورای نگهبان مهلت ده روزه تعیین شده، حال آنکه در ماده 19 ذکر شده است که شورای نگهبان موظف به رعایت این اصل در مورد بررسی تطابق قوانین با شرع نیست!؟ چطور ممکن است قانون اساسی صراحتا مقرره ای را وضع کند اما قانون عادی عنوان کند که رعایت این مقرره ضروری نیست!؟

مساله قابل توجه دیگر اینکه شورای نگهبان در ابلاغیه خود به سخنرانی آیت اله خمینی استناد کرده است حال آنکه منابع شرعی در فقه کاملا مشخص بوده و نمی توان معتقد بود که نظرات آیت اله خمینی ملاک سنجش شرع و ضد شرع است. مضافا بر اینکه برخی از اقلیتها در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده و حتی در اصل چهاردهم قانونی اساسی بیان شده که: « به حکم آیه شریفه «لا ینهاکم الله عن الدین لم یقاتلوکم فی الدین و لم‏ یخرجوکم‏ من دیارکم‏ ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان‏ الله یحب المقسطین» دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند.» بنابراین مشخص است که ابلاغیه شورای نگهبان خود برخلاف قانون اساسی بوده و این شورا نمی توانسته قانونی را که در حال اجرا است ملغی اعلام کند.

در مورد مشروعیت حکم اخیر دیوان عدالت اداری نیز شک و تردید جدی وجود دارد. زیرا صلاحیت قضایی دیوان در رسیدگی به صلاحیت کاندیداهای انتخابات جای تردید است. بر اساس قانون شوراها، بررسی صلاحیت نامزدها بر عهده هیات های اجرایی و نظارت خواهد بود و آرای هیات های نظارت حسب مورد در هیات نظارت عالی تر بررسی شده و نظر این مراجع قطعی است به همین دلیل دیوان عدالت اداری نمی توانسته نسبت به تایید صلاحیت سپتنا نیکنام که قبلا از طرف هیات نظارت بررسی و قطعی شده رسیدگی کند.

چنانچه دیوان عدالت اداری قصد ورود به مساله صلاحیت نامزدهای انتخابات را داشته باشد، باید در تمامی موارد حتی شکایات نامزدهای رد صلاحیت شده را نیز قبول کند، در حالی که این دیوان تاکنون وارد این مقوله نشده و خورد را صالح به رسیدگی نسبت به صلاحیت نامزدها ندانسته است.

مساله مهم دیگر این است که سپنتا نیکنام به هر حال تایید صلاحیت شده و از طرف مردم برگزیده شده است. حکم دیوان عدالت اداری در این مرحله قطعا به معنای نادیده گرفتن رای ملت است. این حکم به نوعی اصل اداره کشور توسط مردم را خدشه دار کرده است. بر طبق مقررات حقوقی مردم حق دارند آزادانه نماینده خود را انتخاب کنند و در اداره کشور سهیم باشند. همچنین انتخاب شدن نیز یکی از حقوق شهروندی برای مردم است. حال حکم دیوان عدالت اداری هم اراده و نظر افرادی که نیکنام را انتخاب کرده اند و هم حق شهروندی ایشان را نادیده گرفته است.

۱۳۹۶ شهریور ۱۲, یکشنبه

تالاب بین‌المللی شادگان در وضعیت بحرانی قرار دارد

طبق گفته رئیس اداره حفاظت محیط‌ زیست شادگان :  تالاب شادگان نه تنها فاقد شرایط ایده‌آل و مطلوب است بلکه این تالاب در حال حاضر در وضعیت بحرانی است. رودخانه جراحی به عنوان تنها منبع تامین‌کننده آب سالم و شیرین تالاب شادگان، در مدت حدود دو تا سه سال اخیر خشک شد، به طوری که شاید از هر۱۰ ماه تنها یک ماه در رودخانه جراحی آب وجود دارد، این در حالی است که در گذشته۹۰ درصد آبگیری این تالاب به وسیله این رودخانه انجام می‌شد.
از سوی دیگر در بخش میانی و جنوبی تالاب شادگان، فاضلاب شهری به این تالاب تخلیه می‌شود. از نهرهای ماله و بحره نیز که در گذشته به عنوان سوپاپ رودخانه کارون در زمان جاری شدن سیلاب عمل می‌کردند و موجب رهاسازی آب به سوی تالاب شادگان می‌شدند، در حال حاضر تنها پساب‌های جنوب اهواز و پساب مجتمع پرورش ماهی آزادگان وارد تالاب شادگان می‌شود و از طرفی نیز اکنون تالاب شادگان تنها از زهاب‌های نیشکر آبگیری می‌شود .
رئیس اداره حفاظت محیط زیست شادگان ادامه داد: “اکنون گونه‌های گیاهی لوئی، نی و جگن نسبت به سایر گونه‌های گیاهی تالاب شادگان رشد بسیار بیشتری دارند. به طور کلی در حال حاضر آن دسته از گونه‌های گیاهی و گونه‌های آبزی در اکوسیستم تالاب شادگان در حال رشد و گسترش هستند که با شرایط جدید تالاب انطباق‌پذیری بیشتری دارند”.
فقیه در خصوص سرازیر شدن فاضلاب شهری شادگان به تالاب شادگان تصریح کرد: “تخلیه فاضلاب شهری شادگان به بخش جنوبی و میانی این تالاب حتی نارضایتی اهالی را به دنبال داشته است. راه‌اندازی یک شبکه فاضلاب و ساماندهی این وضعیت مستلزم اعتبار بسیار کلان و سنگینی است که ظاهرا باید به صورت فاینانس یا ارز مشارکتی تامین شود و به علت رقم زیاد اعتبار مورد نیاز متاسفانه این موضوع در اولویت دولت قرار نگرفته و موجب شده همچنان تخلیه فاضلاب شهری به تالاب شادگان تداوم یابد.
کنوانسيون رامسر و قوانين حفظ تالاب ها :

تالاب‌ها به‌عنوان محل رشد نباتات بومي، زيستگاه گونه‌هاي خاص حيوانات از جمله پرندگان آبزي همچنين دارابودن پتانسيل‌هاي اقتصادي، فرهنگي، علمي و تفريحي منابع پرانرژي هستند كه حفاظت و حراست آن‌ها اهميت ويژه‌اي دارد.  قانون الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به پروتكل اصلاحي كنوانسيون مربوط به تالاب‌هاي مهم بين‌المللي، به ‌ويژه تالاب‌هاي زيستگاه پرندگان آبزي (كنوانسيون رامسر) كه در جلسه سه‌شنبه ‌١٤ خردادماه ‌١٣٦٤ مجلس شوراي اسلامي تصويب و در تاريخ ‌٢٥ خرداد ‌٦٤ به تأييد شوراي نگهبان رسيده و طي نامه شماره ‌٢٣٣٤ مورخ ‌٢٨ خرداد ‌٦٤ رياست جمهوري به نخست‌وزيري واصل گرديده است كه جهت اجرا به پيوست ابلاغ مي‌شود . از لحاظ كنوانسيون حاضر، تالاب‌ها شامل مرداب‌ها، باتلاق‌ها، لجن‌زارها، آب‌هاي طبيعي يا مصنوعي اعم از دائمي يا موقت است كه آب‌هاي شيرين، تلخ يا شور در آن به صورت راكد يا جاري يافت مي‌شود.
طرف‌هاي معاهده در اين كنوانسيون موظفند كه تالاب‌هاي حائز اهميت سرزمين خود را تعيين نمايند، نقشه‌هاي اصلاحي تالاب‌ها را به نحوي تنظيم و اجرا كنند كه حفظ و حراست و بهره‌برداري صحيح از آنها را در سرزمين خود تسهيل نمايند، با اعمال مديريت صحيح كوشش كنند تعداد پرندگان آبزي در تالاب‌هاي مربوطه را افزايش دهند، تسهيلات لازم براي حفاظت تالاب‌ها و پرندگان آبزي در منطقه تالاب‌ها فراهم كنند. نماينده و سازمان مرجع كنوانسيون رامسر در ايران، سازمان محيط‌ زيست است كه مسؤوليت نظارت و اجراي آن را برعهده دارد. سازمان محيط زيست نيز براي پيشرفت كار، كميته‌اي با نام كميته ملي كنوانسيون رامسر باحضور نماينده‌هاي وزارت علوم، وزارت نفت، وزارت امورخارجه، وزارت جهاد كشاورزي، ... و دو نماينده از سازمان‌هاي غير دولتي تشكيل داده است كه برترين گروه هاي تصميم گيرنده در اين رابطه هستند.

اعتراض از جنس خودکشی

خودکشی در ملاءعام یک اعتراض و فریاد است. زمانی که کسی می‌خواهد به دیگران بفهماند در چه وضعیتی به سر می‌برد، در ملاءعام خودکشی می‌کند. یعنی مسائلی که جنبه عمومی و عام‌تر دارد. به طور مثال زمانی که به کسی تعرض می‌شود، او در ملاءعام خودکشی می‌کند و به این شکل نسبت به شرایطش اعتراض می‌کند. بنابراین می‌توان گفت خودکشی در ملاءعام یک نوع از اعتراض است.
جامعه باید پیام کسانی که در ملاءعام خودکشی می‌کنند را بررسی کند. افرادی که دست به این اقدام می‌زنند، نمی‌خواهند علت مرگشان خاموش باشد.
اقدام به خودکشی با خودکشی که منجر به مرگ می‌شود، متفاوت است. علت خودکشی افسردگی است و افسردگی از تنهایی می‌آید. زنان و دختران در جامعه ما تنهاترند، یعنی فرصت‌هایی که بتوانند با دیگران باشند و شاد زندگی کنند برایشان به رسمیت شناخته نمی‌شود.
متاسفانه در ایران ، خانواده‌ها حاضرند به پسران‌شان آزادی بدهند، اما همان آزادی را برای دختران‌شان قائل نیستند و جامعه نیز به همین‌ گونه است یعنی بسیاری از مسائل برای پسران قابل قبول است، اما برای دختران این‌طور نیست.
حتی اگر مردی به زنش خیانت کند، جامعه با این موضوع کنار می‌آید و با این مسئله به شکل سنتی برخورد می‌کند.

در این چند سال  اخیر مسئله قلیان مطرح شده، برای جامعه ایران اول مسئله این است که دختران قلیان نکشند و مدام روی این گونه مسائل دست گذاشته می‌شود که دختران قلیانی یا سیگاری شدند. متاسفانه دختران ما حق ورود به ورزشگاه را ندارند یا نمی‌توانند دوچرخه سواری کنند و مدام برای‌شان محدودیت ایجاد می‌کنیم؛ در حالی دختران ما امروز نسبت به حق خود آگاه هستند و می‌دانند از نظر حقوق با مردان برابرند. دختران حق ندارند به ورزشگاه بروند و هیجانات‌شان را تخلیه کنند، زیرا جوانان برای برخورد با آنها تربیت نشدند. چرا نمی‌گذاریم خانواده‌ها به ورزشگاه‌ها بروند؟ اگر مردانی وجود دارند که بیمار جنسی هستند، دختران باید محدود شوند؟
جامعه  باید امن شود نه اینکه جوانان را محدود کنیم . وقتی دختران را محدود می‌کنیم؛ یعنی عملا ایجاد محدودیت برای دختران و آزادی بیشتر برای پسران اتفاق می‌افتد و پسران و مردانی که درست تربیت نشدند، راحت‌تر دست به ناهنجاری اخلاقی می‌زنند. زمانی که می‌گوییم یک دختر را محدود می‌کنیم باید بگوییم نسبت به چه کسی؟ نسبت به پسر همان خانواده، به طور مثال اگر دختری دیر به خانه بیاید، بازخواست ‌می‌شود در حالی که اگر پسر همان خانواده دیر به منزل برسد، این بازخواست صورت نمی‌گیرد. اگر جامعه ناامن است باید جامعه را درست کنیم نه اینکه برای جوانان محدودیت ایجاد کنیم و این ناامنی هم برای دختران و هم برای پسران است.
متاسفانه امروز شرایطی را ایجاد کردیم که دختران آسیب‌پذیرتر شدند. قوانین، مقررات و عرف جامعه همه به جوانان آسیب زده است. شادی در جامعه به رسمیت شناخته نمی‌شود این مسئله برای دختران بیشتر است. متاسفانه شادی را مترادف با بی‌بند و باری می‌دانیم. زمانی که نمی‌توانیم شرایط تفریحات سالم را برای جوانان مهیا کنیم و تفریحات سالم گران است همه چیز به شکل زیرزمینی ایجاد می‌شود که بسیار خطرناک است و با زیرزمینی کردن شادی‌ها و سرگرمی‌ها، آن را به سمت غیرسالم بودن می‌کشانیم.
با این شرایط دختران نمی‌توانند احساسات و هیجانات خود را بروز دهند. آمار افسردگی دختران تا سه برابر بالاتر از آمار افسردگی در پسران است.
افراد در دوره نوجوانی می‌خواهد استقلال خود را بیان کند و بگویند من هستم. اگر راه صحیح جلوی آنها نگذاریم خود به خود به راه‌های ناصحیح روی می‌آورند و سعی می‌کنند با ناهنجاری خودشان را نشان دهند، بنابراین ما باید درک کنیم، نوجوانان می‌خواهند؛ هویت خود را پیدا کنند و باید به آنها در این زمینه با توجه به شرایط و استعدادهایشان کمک کنیم. متاسفانه هویت نوجوانان ما فقط به کارنامه تحصیلی‌شان بستگی دارد در صورتی که هویت به هیچ وجه ربطی به کارنامه ندارد.
دچار بحران هویت در جامعه هستیم .
تناقض‌های زیادی در جامعه ما وجود دارد و دچار بحران هویت در جامعه هستیم که نوجوانان نیز بسیار بیشتر از اقشار دیگر درگیر آن هستند. به طور مثال نوجوانان را نباید با همسالانشان مقایسه کرد. متاسفانه نمی‌گذاریم هویت نوجوان شکل بگیرد و همین می‌شود که شبکه‌های مجازی در آنها نفوذ می‌کند و به نوعی هویت آنها را شکل می‌دهد. هویت نوجوانان ما مجازی است و هویت واقعی ندارند.
مسائلی مانند مواد مخدر نیز مانند همان افسردگی و خودکشی در حال جوان شدن و زنانه شدن است.

۱۳۹۶ شهریور ۱۱, شنبه

بررسی عملکردهای غیر بشر دوستانه در نظام جمهوری اسلامی ایران

حاکمان جمهوری اسلامی با سلطه طلبی و نقض حاکميت ملی ديگر کشورها مخالف نيستند بلکه می گويند «چرا آمريکا و نه ما
حاکمان جمهوری اسلامی به دنبال شکل دادن به امپرياليسم جمهوری اسلامی هستند. هزاران دليل و شاهد برای اين مدعا وجود دارد که میتوان به مواردی از ان اشاره کرد .
ايدئولوژی شيطانی
اعلام آمريکا به عنوان شيطان بزرگ با اين دلالت ضمنی که جمهوری اسلامی در طرف خير مطلق ايستاده تقليل تضادهای بين المللی به دو جبهه‌ی خير و شر است.
اقای خمينی حتی می خواست پرچم اسلام را بر فراز کاخ سفيد به اهتزاز در آورد. نامه‌های احمدی نژاد به سران کشورهای قدرتمند دقيقا در بافت و سياق نهضت جهانی اسلام نوشته شدند. او پا در جای پای پيامبر اسلام می گذارد که با نوشتن نامه به سران دنيا آغاز می کند تا امپراطوری اسلامی را بر پا دارد
مديريت جهانی
مقامات جمهوری اسلامی رسما جمهوری اسلامی را کشور مادر (ام القری) و رهبر کشور را رهبر جهان اسلام می نامند.
 رئيس جمهور کشور نيز مدعای مديريت جهان را دارد. حتی جمهوريخواهان سلطه طلب امريکايی به وضوح چنين ادبياتی را در سخنان و بيانيه‌های خود عرضه نمی کنند. اتکای سلطه طلبان غربی بر قدرت نظامی و اقتصادی خود بوده است اما سلطه طلبان حاکم بر ايران سلطه بر جهان را حق ازلی و ابدی و ارث و ميراث خود از ائمه‌ی شيعه می دانند .
حمايت از اپوزيسيون ديگر کشورها

اين حمايت از بوميان کانادا تا سياهپوستان امريکا، از شيعيان يمن و بحرين و عربستان تا مسلمانان سنی در اروپای غربی، از مسلمانان فيليپين تا حتی طالبان افغانستان پس از حمله‌ی نظامی ايالات متحده را در بر می گيرد. تنها پیروان مذهبی و مسلمانان چين و روسيه از اين امر مستثنی شده‌اند چون جمهوری اسلامی به اين دو کشور در معادلات جهانی نياز دارد و حتی رفتارهای نادرست آنها و عدم انجام تعهداتشان توسط مقامات توجيه می شود .
 حمايت از چنين طيف عظيمی از اپوزيسيون ديگر کشورها تحت نام حمايت از جنبش های آزاديبخش و مسلمانان محروم تنها در قد و اندازه‌ی يک ابر قدرت است. حکومت احمدی نژاد مرتبا ابر قدرتی ايران را رسما و به هر مناسبتی اعلام کرده است.
تبليغ ايدئولوژيک
ساخت مسجد و مدرسه‌ی علميه و مدارس مذهبی در سراسر جهان با صدها ميليون دلار هزينه در جهت نهادينه ساختن تبليغات ايدئولوژيک و شکل دادن به جوامع تحت نفوذ در سراسر نقاط عالم انجام می گيرد .
کاری که بنياد علوی در امريکا در سه دهه‌ی اخير انجام داده صرفا در جهت ايجاد امپراطوری دينی روحانيت بوده است و نه خدمت به مردم ايران. بنياد پهلوی در کنار خدمت به مقاصد رژيم استبدادی پهلوی چند صد دلاری نيز به دانشجويان ايرانی در امريکا در صورت شرايط اضطراری کمک می کرد اما سرمايه‌ی ايرانی در دوران جمهوری اسلامی يک سره در اختيار تبليغات ايدئولوژيک است .
حاکمان ايرانی ترجيح می دهند اين سرمايه ها را برای تربيت مقلد در ميان شيعيان افغانی و پاکستانی و عراقی مقيم امريکا صرف کنند تا برای کمک به دانشجويان ايرانی و کرسی های ايران شناسی. موارد معدودی از کمکهای چند هزار دلاری به تدريس زبان فارسی در کارنامه ی بنياد علوی وجود دارد که يا بايد آن را به حساب درست کردن صورت ظاهر فعاليت های ايدئولوزيک آن در برابر دادستانی های ايالات يا به حساب برخی کارکنان فرهنگ دوست آن نوشت .
دلسوزی حاکمان جمهوری اسلامی برای يک زن مصری و دلسوزی اقتدارگرايان برای زنان فلسطينی و يمنی در حالی که زنان ايرانی در خيابان هدف گلوله و باتون قرار می گيرند و در زندانهای مخفی و غير رسمی مورد تجاوز واقع می شوند حکايت از آن دارد که آن دلسوزی‌ها انسان دوستانه نيست و اهداف ديگری در پس آنها دنبال می شود
کمک‌های فرهنگی برای بسط حيطه‌ی نفوذ
کمک‌های بنياد علوی به برخی دانشگاه‌های امريکايی (مثل کلمبيا و راتگرز) نه به دليل بسط و توسعه‌ی فرهنگ ايرانی بلکه به منظور بسط حيطه‌ی نفوذ جمهوری اسلامی در اين مراکز انجام گرفته است
کمک‌های چند صد هزار دلاری به دانشگاه کلمبيا زمينه سازی برای حضور احمدی نژاد در اين دانشگاه بود. دانشگاه‌های امريکايی برای دعوت ديکتاتورها هزينه‌ی زيادی در حوزه ی افکار عمومی می پردازند و اگر منفعتی در کار نباشد حاضر نيستند اين هزينه‌ها را تحمل کنند .
 البته گرفتن کمک از سوی دانشگاه‌ها کاری است که به طور روزمره انجام می شود و بر آن نمی توان خرده گرفت. اما حکومتی که هر روز اساتيد دانشگاه را اخراج و تصفيه می کند و دانشجويان منتقد آن در زندان و شرايط تعليق از تحصيل و اخراج به سر می برند با اهداف فرهنگی به يک دانشگاه کمک نمی کند و صرفا به دنبال اهداف سياسی و گسترش نفوذ سياسی است.
نمونه‌ی ديگر اين کمک‌ها، پرداختی مستقيم احمدی نژاد به يک فرانسوی ضد اسرائيلی برای فيلمسازی است. اين کمک‌ها اگر از سوی غربيان به ايرانيان انجام شود به زعم مسئولان جمهوری اسلامی نمايانگر جاسوسی آنها برای دول استکباری است.
کمک‌های بشر دوستانه
ساخت و اداره‌ی بيمارستان و مدرسه و ارائه‌ی ديگر خدمات عمومی در آسيا، آفريقا و کشورهای آمريکای لاتين در حالی که مردم مناطق محروم کشور در راه رساندن زنان در حال فارغ شدن به بيمارستان های دور آنها را از دست می دهند و کودکان ايرانی در کپر درس می خوانند تنها بر اساس تمايلات گسترش طلبانه و استکباری قابل توجيه است .
کسانی که شعار "نه غزه نه لبنان، جانم فدای ايران" مردم را نادرست و غير بشر دوستانه معرفی می کنند نه تنها اهداف امپرياليستی نظام را ناديده می گيرند بلکه مردم ايران را صاحب و مستحق منابع خويش نمی شناسند. وقتی خرمشهر و آبادان پس از بيست سال از اتمام جنگ هنوز ساخته نشده اند و مناطق شيعه نشين لبنان دو سال پس از جنگ سی و شش روزه به سرعت با پول ايرانی ساخته می شوند مشکلی در سياست خارجی و داخلی ايران وجود دارد .
دخالت نظامی غير مستقيم
عراق، افغانستان، لبنان، غزه، و يمن آوردگاه جمهوری اسلامی با نيروهای مخالف خود در منطقه هستند. سالانه صدها ميليون دلار اسلحه و ديگر خدمات نظامی (مثل جنگ الکترونيک در لبنان) از سوی ايران به اين مناطق ارسال می شود تا ثبات اين مناطق به هم خورده و مخالفان يا رقيبان جمهوری اسلامی نتوانند روزگار را به خوشی و آرامی بگذرانند و نيروهای نزديک به حاکمان ايران قدرت را دست بگيرند .

بسط حيطه‌ی نفوذ
ارتباط نزديک ايران با ونزوئلا و تلاش برای برای بسط ارتباط با برزيل، کوبا، بوليوی و نيکاراگوئه همه حکايت از تلاش حاکميت برای بسط حيطه‌ی نفوذ در امريکای لاتين است. جمهوری اسلامی همين برنامه را در آفريقا نيز دنبال کرده البته گرفتن کمک از سوی دانشگاه‌ها کاری است که به طور روزمره انجام می شود و بر آن نمی توان خرده گرفت. اما حکومتی که هر روز اساتيد دانشگاه را اخراج و تصفيه می کند و دانشجويان منتقد آن در زندان و شرايط تعليق از تحصيل و اخراج به سر می برند با اهداف فرهنگی به يک دانشگاه کمک نمی کند و صرفا به دنبال اهداف سياسی و گسترش نفوذ سياسی است.
نمونه‌ی ديگر اين کمک‌ها، پرداختی مستقيم احمدی نژاد به يک فرانسوی ضد اسرائيلی برای فيلمسازی است. اين کمک‌ها اگر از سوی غربيان به ايرانيان انجام شود به زعم مسئولان جمهوری اسلامی نمايانگر جاسوسی آنها برای دول استکباری است.
کمک‌های بشر دوستانه
ساخت و اداره‌ی بيمارستان و مدرسه و ارائه‌ی ديگر خدمات عمومی در آسيا، آفريقا و کشورهای آمريکای لاتين در حالی که مردم مناطق محروم کشور در راه رساندن زنان در حال فارغ شدن به بيمارستان های دور آنها را از دست می دهند و کودکان ايرانی در کپر درس می خوانند تنها بر اساس تمايلات گسترش طلبانه و استکباری قابل توجيه است .
کسانی که شعار "نه غزه نه لبنان، جانم فدای ايران" مردم را نادرست و غير بشر دوستانه معرفی می کنند نه تنها اهداف امپرياليستی نظام را ناديده می گيرند بلکه مردم ايران را صاحب و مستحق منابع خويش نمی شناسند. وقتی خرمشهر و آبادان پس از بيست سال از اتمام جنگ هنوز ساخته نشده اند و مناطق شيعه نشين لبنان دو سال پس از جنگ سی و شش روزه به سرعت با پول ايرانی ساخته می شوند مشکلی در سياست خارجی و داخلی ايران وجود دارد .
دخالت نظامی غير مستقيم
عراق، افغانستان، لبنان، غزه، و يمن آوردگاه جمهوری اسلامی با نيروهای مخالف خود در منطقه هستند. سالانه صدها ميليون دلار اسلحه و ديگر خدمات نظامی (مثل جنگ الکترونيک در لبنان) از سوی ايران به اين مناطق ارسال می شود تا ثبات اين مناطق به هم خورده و مخالفان يا رقيبان جمهوری اسلامی نتوانند روزگار را به خوشی و آرامی بگذرانند و نيروهای نزديک به حاکمان ايران قدرت را دست بگيرند .

بسط حيطه‌ی نفوذ
ارتباط نزديک ايران با ونزوئلا و تلاش برای برای بسط ارتباط با برزيل، کوبا، بوليوی و نيکاراگوئه همه حکايت از تلاش حاکميت برای بسط حيطه‌ی نفوذ در امريکای لاتين است. جمهوری اسلامی همين برنامه را در آفريقا نيز دنبال کرده است که موفقيتی کمتر از مورد آمريکای لاتين در بر داشته است. ميل شديدی برای بسط حطيه‌ی نفوذ در آسيای ميانه پس از فروپاشی اتحاد جماهير شوروی وجود داشت اما برای ايران که به روسيه نياز جدی دارد اين حيطه از حيث اولويت به کناری گذاشته شد .
دخالت نظامی مستقيم
سپاه قدس اصولا برای دخالت نظامی در ديگر کشورها تشکيل شده است. سپاه قدس يکی از پنج نيروی عمده‌ی سپاه پاسداران است. غير از ابر قدرت‌ها کدام کشور در دنيای امروز نيروی مستقل نظامی برای دخالت در ديگر کشورها دارد و وجود چنين نيرويی از کدام اهداف حکايت می کند؟ تنها فرانسه و بريتانيا و هلند و امريکا و شوروی در دوران استعماری خود چنين نيروهايی را رسما در اختيار داشته‌اند .
شواهد فوق نشان می دهند که جمهوری اسلامی هيچ چيزی از قدرت‌های امپرياليستی در اقدامات مربوطه ندارد و اگر "استکبار جهانی جمهوری اسلامی" در کنار استبداد داخلی هنوز شکل نگرفته به دليل موانع جدی بر سر راه اين آرزو بوده است. اين سياست ها در کوتاه مدت ممکن است موجب تداوم رژيم و حاکميت موجود شوند اما نتيجه‌ی اين سياست‌ها و عملکردها در ميان مدت و دراز مدت عليه منافع و امنيت ملی کشور و در خدمت انزوای بين المللی ايران بوده است و نه تبديل شدن اين کشور به يک قدرت بانفوذ منطقه‌ای. رژيم جمهوری اسلامی با عمليات ايذايی است که حضور خود را به رخ همسايگان و ديگر کشورها می کشد و نه ديپلماسی و همکاری.
چنان که به نظر می آيد کشوری با در آمد سرانه‌ی زير ۴۰۰۰ دلار در سال، اقتصادی ۲۷۰ ميليارد دلاری و در حد و اندازه‌ی چند شرکت امريکايی، ۷۰ درصد جمعيت زير خط فقر، واردات نظامی چند ميليارد دلاری، ناتوان از تامين نيازهای ابتدايی شهروندان خود و مشکلات عميقی مثل تورم و بيکاری دو رقمی، بلند پروازی‌هايی در حد قدرت‌های جهانی دارد. کشوری که در سياست خارجی خود به چين و روسيه باج می دهد تا در برابر قطعنامه های دول غربی در شورای امنيت بايستند چگونه می تواند ابر قدرت يا حتی بازيگری مستقل در عرصه‌ی بين‌الملل باشد؟
در عين حال کشوری که برخی سياست‌هايش حکايت از خوی سلطه جويی در سطح بين الملل دارد همانند دزدان دريايی و سارقان سر گردنه شهروندان ديگر کشورها را به گروگان می گيرد تا در معاملات سياسی از آنها استفاده کند يا محکومان زندانی خود در ديگر کشورها (به جرم آدم کشی) را با آنها مبادله کند .