۱۳۹۴ آبان ۱, جمعه

مقاله :دلایل مهم رشد فقر در ایران

دلایل مهم رشد فقر در ایران
بدون تردید فقر ونابرابری های اقتصادی از زمرۀ مهمترین معضلات جامعه یک کشور است که از جایگاه ویژه ای دربین دیگرمسایل اجتماعی که در جامعه ها وجود دارد برخورداراست .فقر از بنیادی ترین مشکلات وناهنجارترین دردهای زندگی است که با وجود بیشرفت وتوسعه گسترده در جوامع بشری میزان آن نتنها کاسته نشده بلکه برطبق آمارهای موجود درحال افزایش نیز هست .بخش مهمی از فقر درجهان در اثر ظلم وبهره کشی واستعمار است ازمیان پیش از 180 کشورجهان حدود 25 کشور دارای بالاترین درآمد هستند .ایران در زمرۀ کشورهای با درآمد متوسط بالا می گیرد اما به رغم داشتن درآمدسرانه متوسط به بالا وهمچنین اقدامات صورت گرفته در زمینه فقرزدایی ومبارزه با فقرپیش از 10 میلیون نفر از جمعیت ما زیرخط فقر مطلق وپیش از 30 میلیون نفرآنها زیرخط فقر نسبی بسر می برند .                                                                                                                             
بیکاری یکی از مهمترین عوامل موثردرفقرجامعه است من آماری را خدمتون عرض کنم که توسط مرکزآمارایران براساس طرح سرشماری عمومی سال 1385 که پرجمعیت ترین استان کشور،تهران با 13 میلیون 413 هزارنفر و کم جمعیت ترین استان ایلام با 545هزارنفر تشکیل می دهدوتعدادخانوارهای ایرانی نیز براساس این سرشماری 17 میلیون و495 هزارو646 خانوار بر آورد گردیده وقوع انقلاب 57 است . مرکز آمار ایران بر اساس طرح سرشماری عمومی وبر اساس اطلاعات توزیع جمعیت کشور در رده های عمده سنی در سال 1385، جمعیت صفر تا 9 ساله 56/15 درصد جمعیت کل کشور، افراد 10 تا 19 ساله 89/21 درصد، 20 تا 29 ساله 03/23 درصد ، 30 تا 64 ساله 33/43 درصد و افراد 65 ساله به بالا 19/5 درصد بوده است ونسبت تعداد خانواربه واحد مسکونی در سال 1385  واین درحالی است که تعداد واحدهای مسکونی نیز 15 میلیون 972 هزارو61 واحد است . بررسی بازار کار درایران نشان می دهد که افزایش بیکاری بیشترین ضربه را به کسانی می زند که اولین بار به دنبال شغل هستند . این موضوع گویای این مطلب است که اصولا بیکاری نتیجه ناتوانی دولت در ایجاد شغل مناسب به مقدار شاغلین حجم ورود متثاضیان شغل به بازار کار است .ازطرف دیگر در این سالها بهروری نیروی کار رشد نسبتا آهسته ای را تجربه کرده است وروند همیشگی اشتغالزایی توسط دولت با توجه به بهروری پایین در این بخش را می توان دلیل آهسته نرخ بهروری نیروی کار درایران دانست حل مشکل بیکاری درایران نیازمند یکسری اصلاحات پایه ای گسترده وهمه جانبه است که از جمله این اصلاحات می توان به جهت دهی بخش خصوصی برای رقابت گسترده باکمک سازمانهایی که بازارهای خصوصی را حمایت می کنند اشاره کرد که این خودمشوق سرمایه گذاری دراین بخش خواهد بود وهمچنین رشد بهروری را همراه خواهد داشت .از دیگراقدامات موثردراین زمینه انعطاف پذیر بودن هرچه بیشتر قوانین کار است که به بنگاههای اقتصادی این امکان را می دهد تا به علامتهای بازار عوامل تولید پاسخ دهند .درواقع بخش عمومی یا همان دولت درایران باید نقش خود را دراین زمینه اساسا تغییردهندبدین معنی که بجای تامین شغل باید فراهم آوردن زیرساختارهای لازم برای فعالیت بخش خصوصی زمینه تامین شغل واشتغالزایی در این بخشها را مهیا کنند . خیل عظیم جوانهای جویای کار در ایران در سنین 20 تا 29 ساله جمعیتی بالغ بر 15 میلیون نفر را دربر می گیرد .آمار واطلاعاتی که توسط وزیر کاردرخصوص تعدادبیکاران اعلام شده بود حاکی از آن است که هرساله باید یک میلیون و دویست هزار شغل فراهم شود تازه این درحالیکه نرخ بیکاری ثابت نگهداشته شود وبا ورود فارغ التحصیلان دانشگاهی مسثله اشتغال حساس تر و مشکل تر می شود پس به این نتیجه می رسیم که بیکاری مهمترین  عامل فقر در ایران است .یک نشریه در گزارشی که به برسی تحلیلی  نتایج اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی وسیاسی درایران پرداخته ، آورده است که بحران بیکاری گسترده در ایران 40 درصد مردم این کشور  را که 28 میلیون  نفر شامل می شود به زیر خط فقر مطلق یا نسسبی برده است . درایران همانند دیگر کشورها، بیکاری گسترده یک جاده مستقیم به سمت فقر است . مطابق آخرین آمار ارائه شده ازسوی وزارت رفاه 12 درصد از جمعیت کشور که 9میلیون نفر شامل می شود زیر خط فقر زندگی می کنند و17 درصد یعنی 11میلیون نفر نیز فقیر هستند فقر ناشی از بیکاری را می توان موجب بروز دیگر معضلات اجتماعی از جمله خودکشی،طلاق،اعتیاد،جنایت و رشوه خواری وفساد مالی ارزیابی کرد .ازسوی دیگر فرصت شغلی مناسب برای ثشر تحصیل کرده  ونخبگان جامعه ایران موجب بروز معضل فرار مغزها شده است .بدین ترتیب دولت نقش بسیار محوری در فقرزایی وفقرزدایی دارد وبا اینکه دلایل فقربسیار زیاد می باشد ولی در بین تمامی آنها ، نقش حکومت کلیدی تر از بقیه  عوامل است چرا که دولتها مستقیما برابعاد ریسک وعدم قطعیت ، انگیزه های افراد و روابط اجتماعی  اثرگذار هستند  .                                                                         

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر