۱۳۹۶ آبان ۱۹, جمعه

وضعیت تلویزیون در ایران


در تقویم روزهای جهانی سازمان ملل،21 نوامبر به‏‌عنوان روز جهانی تلویزیون نامگذاری شده است و هدف از نامگذاری این روز ترغیب کشورهای جهان برای تبادل برنامه‏‌های است که در جهت توسعه صلح و رشد اجتماعی و محکمتر کردن مسله‎ی فرهنگی تولید می‏شوند. تلویزیون به‏‌عنوان یکی از مؤثرترین رسانه‎های حال حاضر جهان به دلیل اینکه نگاه کردن و دریافت اطلاعات از این رسانه احتیاجی به سواد ندارد توانسته است مخاطبان بی‎شماری را جذب کند و همین امر باعث شده است که یونسکو از شبکه‏‌های تلویزیونی مستقل و از تولید برنامه‏‌های که به صلح جهانی کمک می‏کنند حمایت کند. به این مناسبت به وضعیت تلویزیون در ایران نگاهی اجمالی می‏اندازیم.

 در سال 1346 برای اولین بار مجلس شورای ملی طرح دولت در مورد تاسیس سازمان تلویزیون ملی را تصویب کرد که در یکی از بندهای این مصوب‎نامه آمده است که: برای تهیه و اجرای برنامه‏‌ها و بهره برداری و اداره‎ی سایر امور تلویزیون ملی ایران در کشور سازمانی به نام سازمان تلویزیون ملی( که بعدها به سازمان رادیو و تلویزیون تغییر نام داد) وابسته به وزارت اطلاعات تشکیل می‏شود.
این آغاز تاسیس سازمان صدا و سیما در ایران است و همانطور که می‏بینیم در همان آغاز این سازمان از طرف دستگاهای امنیتی و اطلاعاتی کنترل شد و در آن تنها و تنها سیاست‏های خانواده‎ی پهلوی و سیستم حکومتی حاکم بر ایران انعکاس پیدا کرد و تبدیل به تریبونی گشت برای تبلیغ و مشروعیت بخشیدن به سیستم پادشاهی در ایران.
بعد از سرنگونی سیستم پادشاهی و به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی خیلی زود نقش و تاثیر و اهمیت این رسانه برای حاکمان جمهوری اسلامی معلوم شد و آنان نیز به این سیاست در تلویزیون ادامه دادند. طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی و اصل 175 این قانون رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی به‎طور مستقیم از طرف رهبر نظام و برای دوره‏ای 5 ساله انتخاب می‏شود و این سازمان از طرف شورای نظارت صدا و سیما مؤسسه‏ای که از نمایندگان سه قوه تشکیل شده است نظارت می‏شوند.
صدا و سیما جمهوری اسلامی در مدت فعالیت خود همسو با سیاست‏های دیگر این رژیم، تحریف و منحرف کردن افکار عمومی را در دستور کار خود قرار داده است و سانسور و اخبار غلط و دروغین از متودهای همیشگی این رسانه بوده‏است. بودجه این سازمان برای سال 1393 مبلغی حدود 1.580ملیارد تومان بوده‏است که یکی از پر ضررترین دستگاه‏‌های دولتی در جمهوری اسلامی به حساب می‏آید.
این رسانه در مدت فعالیت خود جدا از تبلیغ برای سیاست‏های ضد مردمی، خود نیز عاملی شده است برای بازتولید خشونت در جامعه. نمایش اعدام و شکنجه و تولید فیلم‏ و سریال‏های خرافی و بی‏ریشه باعث شده‏است که اندیشه‏‌های ارتجاعی و قرون وسطایی در جامعه گسترش یابد.
تلویزیون به اصطلاح ملی در ایرانی کثیرالملل و با تنوع مذاهب تنها و تنها در خدمت منافع و سیاست‏های جمهوری اسلامی و دست‎اندرکاران آن کار می‏کند و به گونه‎ای سیستماتیک در تلاش است که زبان‏های دیگر ملیت‏های ایران را کم رنگ و بی ارزش جلوه دهد و اگر به تلویزیون‏های محلی اجازه پخش برنامه به زبان مادری داده می‏شود از کسانی استفاده می‏شود که بیشتر در تلاشند که این زبان‏ها را به سخره بگیرند که نمونه عیان آن " شبکه کردستان و سحر بخش کردی" است که در تلاش هستند که فرهنگ و زبان و مبارزه‎ی طولانی و تاریخی این ملت برای تحقق اهدافشان را کم ارزش جلوه دهند.
تلویزیون جمهوری اسلامی در مدت کار و فعالیت خود همیشه به عنوان سیاست کاری خود در تلاش بوده ‏است که از نشر و تکثیر اطلاعات درست و اخبار صحیح جلوگیری کند و نمونه آن پخش دروغ و سانسور شده اخبار کشور سوریه است که در آن اپوزیسیون و مردم آزادی‏خواه این کشور را تروریست و حکومت دیکتاتور و ضد مردمی سوریه و بشار اسد را مردمی و دمکراتیک نشان می‏دهد و این در کشورهای دیگر و برعکس آن نیز مشاهد می‏‏شود.
یکی دیگر از مسائلی که در تلویزیون جمهوری اسلامی به‏وضوح دیده می‏شود توهین به جایگاه و شأن زن در این رسانه در تهیه فیلم و سریال و حتی پخش مستقیم برنامه‏‌های تلویزیونی است و همیشه تلاش می‏شود فرهنگ مردسالاری و زن ستیزی در جامعه تبلیغ بشود و هیچگاه در مورد این نهضت برابری خواهی که در بطن جامعه در جریان است، سخنی گفته نمی‏شود. 
و در آخر این عوامل باعث شده‏اند که تلویزیون ایران هیچ‏گاه پایگاه و جایگاهی مردمی نداشته باشد و مردم برای دریافت اخبار و اطلاعات صحیح به تلویزیون‏های خارجی و اپوزیسیون خارج کشور روی بیاورند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر