سازمان یونسکو
21 نوامبر برابر با 30 آبان را روز جهانی فلسفه نامگذاری کرده است. اولین مراسم
بزرگداشت روز جهانی فلسفه در تاریخ ۲۱ نوامبر ۲۰۰۲ برگزار شد. این تصور که فلسفه میتواند نقش مهمی
در رفاه انسانی، رویارویی با پیچیدگیها و پیشبرد و ترویج صلح داشته باشد در مرکز
اهمیت روز جهانی فلسفه قرار دارد .
فَلسَفه
چیست؟
فَلسَفه (خِرَد
دوستی) مطالعهٔ مسائلی کلی و اساسی، دربارهٔ موضوعاتی همچون هستی، واقعیت، آگاهی،
ارزش، خِرَد، ذهن و زبان است. تفاوت فلسفه با دیگر راههای پرداختن به چنین
مسائلی، رویکرد نقّادانه و معمولاً سازمان یافتهٔ فلسفه و تکیه آن بر استدلالهای
عقلانی و منطقی است. در تعابیر غیرتخصصی به طور گستردهتر فلسفه به بنیادیترین
عقاید، مفاهیم و رویکردهای یک فرد یا گروه اشاره دارد .
فلسفه به بسیاری
از رشتههای فرعی تقسیم شده است که میتوان از معرفتشناسی، منطق، متافیزیک، اخلاق
و زیبایی شناسی و غیره نام برد. برخی از حوزههای عمده مطالعه به صورت جداگانه در
زیر آمده است .
معرفتشناسی : به ماهیت و
دامنه دانش مربوط میشود، همانند روابط بین حقیقت، باور و نظریههای توجیه
منطق : مطالعه اصول استدلال درست است .
متافیزیک : مطالعه ویژگیهای عمومی واقعیت همانند وجود،
زمان، رابطه بین ذهن و بدن، اشیاء و خواص آنها، کل و اجزای آن، وقایع، فرایندها، و
علت و معلول است .
اخلاق و یا «فلسفه اخلاق» : در درجه اول با سؤال «بهترین راه برای زندگی» روبرو است، و ثانیاً با این سؤال که آیا این سؤال را میتوان پاسخ داد .
زیبایی
شناسی : به
زیبایی، هنر، لذت، ارزشهای حسی، عاطفی، ادراک، و مسائل مربوط به ذوق و احساسات میپردازد
.
فلسفه
سیاسی : به مطالعه
دولت و رابطه افراد (یا خانواده و قبیله) با جوامع و از جمله دولت میپردازد .
روز جهانی فلسفه، فقر فلسفی و سرکوب تفکر در ایران
سازمان
یونسکو «صلح» و «گفتوگوی آزاد» را از مهمترین هدفهای «روز جهانی فلسفه» میداند،
اما بهرغم فقر فلسفه و سرکوب تفکر و گفتوگوی آزاد در ایران و بهرغم اعتراض برخی
از مشهورترین فیلسوفان جهان از جمله یورگن هابرماس، فیلسوف بزرگ آلمانی، با
درخواست دولت ایران برای برگزاری «همایش روز جهانی فلسفه سال ۲۰۱۰» در ایران موافقبرخی مدعوین از جمله اتفرید هوفه، مسئول بخش فلسفه سیاسی دانشگاه توبینگن
آلمان و از انگشتشمار اعضای غیرایرانی «موسسه حکمت و فلسفه ایران»، که بارها به
ایران سفر کرده است، نیز اعلام کردهاند که در این مراسم حضور نخواهند یافت .
اتفرید هوفه در مقالهای در روزنامه «فرانکفورتر آلگماینه» با اشاره به سرکوبهای اخیر در ایران برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران را «خیانت به پیشبرد گفتوگوی آزاد بین همه فرهنگها» ارزیابی کرده است .
از منظر برخی چهرههای فلسفی و فرهنگی جهان که از برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران حمایت میکنند، گفتوگو با قدرت مستقر در ایران و با ایرانیان اهل اندیشه و تفکر میتواند راه را بر تبادل اندیشهها و تاثیرگذاری متقابل باز کند و «تحریم فرهنگی» کشوری که حکومت آن با توسل به شیوههای گوناگون قطع ارتباط فرهنگی مردم خود با جهان را به انان تحمیل میکند راه به جایی نخواهد برد .
اما کسانی چون یورگن هابرماس و
اتفرید هوفه که به ایران سفر کردهاند به تجربه دریافتهاند که این گونه مسافرتهای
بهاصطلاح «فرهنگی» نه به گفتوگوی آزاد بین متفکران و خلاقان عرصه فرهنگ و تفکر،
که به گفتوگوی هدایتشده بین میهمان خارجی با چهرههای دستچینشده ایرانی و
حداکثر به مبادله مودبانه و غیرانتقادت کرده است.
نظریات در عرصه قرائتهای امروزیتر
اسلام محدود شده، در تبلیغات رسانههای دولتی ایران بعدی سیاسی یافته و متفکران و
نظریهپردازان غیردولتی را به این نشستها راهی نیست .
فقر فلسفی و فلسفه فقر نظری
اما جدای از اعتراضهای سیاسی که با اشاره به سانسور، سرکوب فرهنگ، تصفیه دانشگاهها و اسلامی کردن فلسفه و علوم انسانی، با برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران مخالفت میکنند، مسئله موقعیت فلسفه و اندیشه فلسفی و جایگاه فلسفه در فرهنگ ایران معاصر نیز تردیدهایی را درباره برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران برانگیخته است .
تحلیلگرانی که به غیبت تفکر فلسفی و فقر فلسفه در ایران معاصر باور دارند با اشاره به گسست سنت فلسفی در ایران از اواخر صفویه به بعد برآناند که فرهنگ ایرانی چند قرن اخیر در عرصه فلسفه، جز در مواردی نادر در فلسفه سیاسی (از جمله ابداع یا بسط مفاهمیی چون «ولایت فقیه» و «مردمسالاری دینی») و جز برخی نوآوریها و ابداعات جزئی در شرح شناختشناسی عرفانی، معرفت، کلام و فلسفه اسلامی، خلاق نبوده و به ترجمه و تقلیل آثار غربی محدود شده و مفاهیمی نو یا برداشتهایی تازه و بکر خلق نکرده است .
از این منظر، گرایشهای فکری دو قرن اخیر ایران توضیح و تبیینهای نظری خود را از مکاتب غربی یا منابع کلاسیک بومی وام گرفته و با تلفیق منابع شرقی و غربی برداشتهای خود را بسط دادهاند .
مفهوم ولایت فقیه در فلسفه سیاسی توضیح نظری خود را نه بر فلسفه، که بر فقه بنا کرده است و توضیح نظری مفهوم مردمسالاری دینی نیز بیشتر بر تجربه عملی، تاریخ و مباحث سیاسی استوار است .
از منظر معتقدان به فقر فلسفه در ایران، توضیحات نظری اصلاحطلبان مذهبی سه دهه اخیر نیز به تلفیق مکاتب شناختشناسی غربی و شناختشناسی عرفانی متکی بوده است.
جایگاه فلسفه دانشگاهی در ایران
آمار دانشجویان و فارغالتحصیلان فلسفه در دانشگاههای ایران از رونق فلسفه حکایت میکنند، اما مقایسه این ارقام با آثار فلسفی که در ایران تالیف شدهاند و با حد و نسبت حضور فلسفه در فرهنگ ایران معاصر نشان میدهد که در عرصه فلسفه نسبتی معنادار بین کمیت و کیفیت برقرار نبوده و رشد کمی دانشجویان فلسفه نشانه ارتقاء کیفی نیست
به گفته دکتر شهین اعوانی، عضو انجمن حکمت و فلسفه و از مسئولان برگزاری همایشهای روز جهانی فلسفه، فقط «در دوره زمانی ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷» دانشگاههای ایران «۲۵ دکترای فلسفه» اعطا و از نخستین سال استقرار جمهوری اسلامی «تا سال ۱۳۸۲ حدود ۱۲۰» تن از دانشگاههای ایران دکترای فلسفه دریافت کردهاند.
بر اساس همین آمار، تعداد دانشجویان و فارغالتحصیلان «فلسفه اسلامی در دانشگاههای ایران پس از انقلاب چهار برابر فلسفه غرب است». در این آمار، شمار بالای کسانی که در حوزههای علمیه، مدارس دینی، فلسفه اسلامی خوانده و میخوانند لحاظ نشده است .
دریافت دکترا مشروط به تالیف رسالهای است که از ترجمه و شرح آثار گذشتگان برگذشته باشد، اما کیفیت آثاری که ایرانیان در عرصه فلسفه تالیف کردهاند و نیز غیبت اندیشه فلسفی در مباحث فرهنگی از این واقعیت حکایت میکند که حتی درصد ناچیزی از فارغالتحصیلان دکترای فلسفه در این عرصه نمانده و تنها به اخذ مدرک اکتفا کردهاند.
یونسکو یا سازمان علمی، آموزشی و
فرهنگی سازمان ملل قرار است در روزهای ۲۱ تا ۲۳ نوامبر در ایران برنامهای برگزار
کند تحت عنوان (( روز فلسفه جهان ))
دکتر رامین جهانبگلو، فیلسوف ایرانی و
استاد دانشگاه تورنتو که به خاطر افکارش در ایران به زندان رفت با این نظر و
برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران مخالف است و برای حمایت از این مخالفت طوماری از
امضای متفکران جمع آورده که در آن از فیلسوفان جهان میخواهد در این جلسه شرکت
نکرده و آن را تحریم کنند .
دکتر رامین جهانبگلو همچنین میگوید :
من خودم کسی هستم که در دهه گذشته فیلسوفان زیادی چون هابرماس، رورتی و اگشنله و
دیگران را به ایران دعوت کردم ولی این دعوت از طرف دولت ایران نبود بلکه از طرف
جامعه مدنی ایران دعوت شده بودند و امکان گفتوگو با افراد جامعه مدنی ایران را
داشتند. اما این امکان امروز دیگر وجود ندارد و یکی از دلایلی که این طومار را
نوشتیم و از فیلسوفان بزرگ جهان خواستیم در برنامه یونسکو شرکت نکنند این بود که
امروز جایی برای گفتوگو در مجالس فلسفی ایران باقی نمانده است .
این
منطق درستی است درصورتی که افرادی که به ایران میروند طرف گفتوگویشان دولت ایران
نباشد. چون فلسفه امری است که در جامعه مدنی اتفاق میافتد و اگر طی ۳۰ سال گذشته در ایران فلسفهای وجود داشته فلسفه رسمی نبوده است . فراموش نکنیم امروز دولت ایران، وزارت علوم و یا وزارت ارشاد دارند علوم انسانی و اساتید آن را از دانشگاهها بیرون میکنند. بسیاری از اساتید را زندانی کردهاند و بعضی را هم به تبعید فرستادهاند و از طرفی هم میخواهند کنگره فلسفه برگزار کنند، که همه اینها با هم تناقض دارند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر