۱۳۹۷ تیر ۲۷, چهارشنبه

اسطورها و قهرمانان ایران زمین که رژیم جمهوری اسلامی تاب وطاقت آنها را نداشت .

مقدمه
اسطوره‌ها جلوه‌هایی از فرهنگ یک ملت و به تعبیری، خاستگاه هنر و ادبیات‌ هستند. درواقع، فرهنگ و تمدن هر قوم و ملتی ریشه در اسطوره‌های آن ملت دارد. وقتی سخن از اسطوره به میان می‌آید، در باور همگان، موجودات عجیب الخلقه تداعی می شود در صورتی که ایران کهن پراز اسطورها وقهرمانان بنام زیادی در طول تاریخ این سرزمین بوده و هست از کیومرث اولین انسان آریایی واولین فرمانروای ایران باستان و هوشنگ و جمشید و کاوه آهنگر گرفته تا غلامرضا تختی ، جعفرسلماسی، محمود نامجو، روح الله داداشی و بیت الله عباس پور که این دو نفر آخر توسط رژیم جمهوری ضحاک اسلامی بطور مرموزی بقتل رسیدند.دراین مقاله می پردازم به چندین هنرمند و ورزشکارکه رژیم تاب وطاقت آنها را نداشت.

 درآذرماه 1385بعداز به اتمام رساندن آخرین آلبوم ناصر عبدااللهی خواننده معروف بندرعباسی بنام رخصت که چندآهنگ در آن به برادری و برابری شیعه و سنی می پرداخت به مزاج برادران اطلاعاتی خوش نیامد وبعداز چند تذکر وبعداز انتشار این آلبوم او را بعداز چند روز بی خبری از خانواده ونزدیکان روبودند ودر یکی از شبها که موادی در بدنش تزریق کرده بودند دچار سکته قلبی شده ودر خواب دارفانی را وداع می گوید و بعداز مرگ وی ، او که مدتها با برادرهای زن دومش درگیر بود اطلاعات استان هرمزگان از این فرصت استفاده کرده وبنای  مرگ ناصرعبداالهی را توسط برادرهای زن دومش نهاد . جالب اینجاست که تاکنون هیچ قاتلی نه مشخص شده و نه دادگاهی .


 روح الله داداشی بعداز آنکه درخارج از کشور باچند تلویزیون ورزشی مصاحبه ای انجام داد و در یکی از روزها از تهران با خودروی شخصی اش عازم کرج بود که مورد تعقیب سه بسیجی قرار می گیرد که با خودروی پراید بودند در یکی از خیابانهای کرج که بایک تصادف ساختگی با داداشی درگیر شدند وبدون اینکه حرکتی یا حرفی از طرف روح الله داداشی سر زند چاقو را تا انتها در گلوی او فرو می کنند چون این اتفاق از قبل  توسط  رژیم طرح ریزی شده بود وساعتها انتظار مردم کرج برای بدار آویختن قاتل روح الله داداشی شاهد بدارآویختن یک زندانی سیاسی شدند وحتی صحبتهای برادر قاتل روح االله داداشی در تلویزیون خارج از کشور یکی از شاهکار وزارت اطلاعات بود. 


هادی نوروزی کاپیتان وبازیکن سرشناس پرسپولیس تهران همیشه از وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم ناراحت بود ودر زمان تمرین تیم پرسپولیس ویا در جاهای دیگر صحبتهایی در این زمینه همیشه می کرد تا اینکه به گوش برادران اطلاعاتی رسید واز او برای رفتن به اداره اطلاعات دعوت بعمل آوردند وبعد از ساعتها صحبت ، هادی نوروزی زیربار نرفت که سکوت کند وبعد از تزریق مواد در بدن هادی نوروزی بعد از برگشت به منزل دچار سرگیجی و بی حسی وبی خوابی شد که به همسرش می گوید کمی بیحال  ودچار کم خوابی است و تا صبح دوام نیاورد و بعد ازسکته قلبی در گذشت وفردای آنروز همسرش با گفتن اینکه هادی روز قبل به اداره اطلاعات رفته بود به مزاج برادران اطلاعات خوش نیامد و او را با تهدید وادار به پس گرفتن حرفش و سکوت کردند.

 و می رسیم به  قهرمان افسانه ای پرورش اندام ایران،آسیا وجهان، این اسطوره بدنسازی ایران ، بیت الله عباسپور است ؛ از فعل حال استفاده میکنم ؛ چون تا به امروز هیچ کسی نتوانسته به جایگاه ورزشی او برسد.  بیت الله عباسپور متولد ۱۳۵۴ شمسی بود و فارغ التحصیل مقطع کارشناسی رشته حقوق بود ؛ در محله ایی نسبتا فقیر نشین کرج زندگی میکرد. به فاصله ۲ ماه از درگیری بیت الله عباسپور با مقامات مسئول ؛ با دردی در ناحیه شکم مواجه میشود و به بیمارستان می رود و ابتدا با انجام چند آزمایش و معاینه پزشک شیفت به تجویز قرص و شربت اکتفا میکنند .با گذشت ، چند روز با درد شدیدتری در همان بیمارستان بستری می شود و به علت سفت شدن عضلات شکم اقدام به عمل آپاندیس میکنند با ازبین نرفتن علائم بیماری ، آزمایشات دقیق تری انجام می شود و متوجه یک بیماری نادر خونی به نام  اسکولیت می شوند.( این بیماری که مکانیسم آن التهاب و تورم رگ های خونی می باشد و زمان در درمان آن بسیار مهم است.) با تشخیص بیماری دکتر مربوطه تصمیم به عمل نواحی ملتهب شده می کند بی خبر از آنکه این کار باعث پیشروی آن میشود. عباسپورهرچقدر پول از دوران ورزشی و قهرمانی خود کسب کرده بود را خرج آزمون و خطای درمان خود کرد.
با پیشروی این بیماری و مطلع شدن مربی آمریکایی عباسپور( دنیس جیمز) از بیماری ورزشکار خود ، خواهان نتایج آزمایشات و گزارش از وضعیت عمومی عباسپور از خانواده او شد. 
با ایمیل کردن نتایج آزمایشات بالاخره کلینیک تخصصی در آمریکا و آلمان پیدا میشود که در خصوص این بیماری تجهیزات لازم و پزشکان متخصص داراست.
طبق گزارشات داده شده توسط مربی عباسپور ، پزشکان کلینیک از زمان کم پیش رو ، برای حفظ عباسپور و سپس درمان او خبر دادند و خواستار انتقال هرچه سریعتر بیمار شدند.
به دلیل مشکلات مالی پیش آمده برای درمان ، پدر و برادر عباسپور به دیدن رییس فدراسیون میروند و با توضیح دادن شرایط خواهان کمک و همکاری برای حفظ و درمان بیت الله شدند و رییس وقت از عدم بودجه و توان مالی فدراسیون میگوید و طی نامه ایی به تمامی فدراسیونهای دیگر و وزارت ورزش در خواست جشنی به عنوان گلریزان برای جمع آوری هزینه درمان می کند.
در همین بین که خانواده عباسپور به دنبال راه چاره ایی بودند ، ازطرف فدراسیون کشور قطر ایمیلی مبنی براعلام آمادگی ارسال و درمان عباسپور باارسال هواپیمایی مجهز دراولین فرصت دریافت می کنند.
بی درنگ مسئله را با دوستان خود در میان گذاشته و هماهنگی های لازم را انجام میدهند در این بین براساس نامه نگاری روز گذشته فدراسیون به وزارت ورزش و رسانه ایی شدن بیماری عباسپور ، وزیر ورزش وقت به عیادت ایشان می آید و جویای احوال او میشود و خانواده عباسپور مشکل را مطرح و در خواست آمبولانسی مجهز برای انتقال از بیمارستان به فرودگاه میشوند.(به دلیل پخش شدن التهابات در ناحیه شکم و تعدد عمل های انجام شده ناحیه شکم بیمار را به طور کامل بخیه نزده بودند برای همین انتقال باید با مراقبت های پزشکی انجام میشد.) با شنیدن این مطلب وزیر محترم ، بسیار ناراحت از اینکه ورزشکار ملی کشور نباید توسط کشوری دیگر اعزام  و درمان شود و از همین رو با تماس تلفنی که با معاون اول رییس جمهور وقت به عمل میاورد قول مساعد اعزام توسط ایران و به هزینه دولت را گرفته و به خانواده عباسپور ابلاغ میکند.
خانواده عباسپور با گرفتن قول از مقام مسئول ، با ارسال ایمیلی ضمن تشکر و قدردانی از ابراز همدردی و حس انسان دوستی کشورقطر اعزام را منتفی اعلام میکند.
با گذشت ساعاتی نماینده ایی از طرف مقام مسئول برای عیادت و هماهنگی های لازم جهت اعزام حضور پیدا می کند و جویای مخارج هزینه شده تا آن لحظه می شود که با مطلع شدن از هزینه های انجام شده برای درمان ، از خانواده عباسپور تقاضا میکند ، در جشن گلریزان همان روز که مقرر شده ، شرکت نمایند تا با جمع شدن هدایا مخارج درمان جبران شود و صبحگاه روز بعد عملیات اعزام مرحوم بیت الله عباسپور انجام شود تا اینگونه هزینه های بعمل آمده جبران شود و قهرمان ملی کشور از لحاظ مالی متضرر نشود.
با اطمینان از وعده های داده شده ، توسط نماینده مقام مسئول ، در جشن گلریزان شرکت می کنند و کمک های مردمی جمع آوری شده در قالب چک بانکی و پول نقد و سکه بهار آزادی حدودا معادل هزینه های درمان میشود را ، دریافت می نمایند.
بلافاصله با اتمام مراسم جشن گلریزان برادران بیت الله به بیمارستان برمیگردند تا مقدمات لازم اعزام فردا را با کادر بیمارستان و پزشکان بخش فراهم کنند.
براساس اعلام مربی عباسپور طبق نظرات پزشکان کلینیک تخصصی اورژانسی بودن حال بیمار را به او متذکر شده بودند ، ۱۲ ساعت از برنامه اعزام قبلی عقب بودند که با شرایط حاد بیمار خیلی خطرناک بود. با تمام امیدی که به آنها داده شده بود و همکاری خوب کادر بیمارستان و پزشکان بیمار تا صبحگاه حالت جسمانی او را حفظ کردند. ( اسطوره ورزشی کشورمون از وزن ۱۱۸ کیلوگرمی در زمان استراحت به علت تضعیف سیستم دفاعی بدنش و عمل های متعدد به وزن ۴۸ کیلوگرم رسیده بود و خیلی ضعیف شده بود.)
صبحگاه روز موعود فرا  رسید ، بیمار را آماده انتقال و اعزام کردند ، اما با گذشت چند ساعت از زمان وعده داده شده هیچ کسی حضور پیدا نکرد و حتی تماسی گرفته نشد ؛ پدر عباسپور نگران و مضطرب با شخص مسئول تماس گرفتند و اینگونه اذعان کردند که به علت یک سری کارهای اداری کمی با تاخیر انجام می شود.
با رد درخواست کمک کشور قطر جهت اعزام و درمان چاره ایی جز صبر کردن تا زمان تمدید شده نبود ؛ با گذشت ساعتی از وعده ایی که داده شده بود اوضاع جسمانی بیمار ناپایدار و دچار حمله ایی دیگر میشود و بلافاصله به اتاق عمل منتقل میشود و بعد از یک عمل طولانی خوشبختانه بار دیگر خطر رفع میشود اما به علت ضعف سیستم ایمنی بدن ، هوشیاری بیمار با دستگاه حفظ می شود و عملا اعزام به مکانی دیگر تا برگشت هوشیاری و پایدار شدن حالت عمومی بیمار امکان پذیر نبود.
گفتن تک تک این کلمات واقعا درد آور است ؛ اما متاسفانه حقیقت تلخ جامعه ماست و این ظلمی بود که به اسطوره وقهرمان ملی کشور و خانواده او شد. بالاخره  جنگجوی خستگی ناپذیر بدنسازی و اسطوره ایی که همیشه به فکر پیشرفت همه در کنار پیشرفت خود بود در شامگاه روز اعزام خود از بین ما رفت و هنوز با گذشت ۳ سال از فوت او هیچ کس ، نبود او را باور نمیکند .
تمامی مقامات ذیربط (قاتلین مرحوم) با کمال خونسری درمراسم ختم عباسپور با پرویی تمام شرکت کردند.
هیچ کسی هم جوابگوی تاخیر و تعلل اعزام نشد و تا به امروز نیز نبودند..

آری ، این یکی از جنایتهای جمهوری فاشیستی اسلامی بود که دنیا نظیر آن را تابحال بخودش ندیده ونخواهد دید ما مردم مرده پرستی هستیم که حتی به وعده خود قبل از فوت یک انسان عمل نمیکنیم چه برسد به زمان حیات آن.






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر